جانم فدای رهبر - «مرگ بر میرحسین معاویه»
خبرگزاری فارس: تشکلی با نام جنبش سبز علوی با انتشار اطلاعیهای اعلام موجودیت کرد. به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از رسا، در اطلاعیه این جنبش با اشاره به جایگاه رنگ سبز در ساختار تاریخی و دینی تشیع، از برخی سوء استفاده ها و مصادره این نماد توسط گروه های سیاسی انتقاد کرده و به مناسبت نزدیکی به ایام پربرکت عید غدیر، از عموم مردم متدین خواسته است تا با استفاده از این رنگ، اجازه سوء استفاده و مصادره این نماد مذهبی توسط گروه های سیاسی را بگیرند.
متن کامل اطلاعیه منتشر شده از سوی این جنبش به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
"الم تر کیف ضرب الله مثلاً کلمة طیبه کشجرة طیبه اصلها ثابت و فرعها فیالسماء
توتی اکلها کل حین باذن ربها و یضربالله الامثال للناس لعلهم یتذکرون
و مثل کلمة خبیثه کشجرة خبیثة اجتثت من فوق الارض مالها من قرار
یثبتالله الذین امنوا بالقول الثابت فی الحیوه الدنیا و فیالاخره و یضلالله الظالمین و یفعلالله ما یشاء "
سوره مبارکه ابراهیم آیات 27-24
مردم متدین علوی و فاطمی ایران اسلامی
دل و جان سرزمین ولایت مدار ایران اسلامی، قرنهای متمادی است که به نور ایمان و دلدادگی به مکتب سبز علوی و سرخ حسینی روشن و منور است. افتخار ایرانیان غیور و با شرف، پذیرایی جانانه از آیین جاودانه و راهگشای اسلام عزیز و آغوش گشودن صمیمانه به معرفت ناب و بیپیرایه ولایت اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسلام بوده است. چنانچه جای جای این خطه نورانی و سبز، مزین به قدوم فرزندان و سلاله پاک نبوی و علوی بوده و پناهگاه جاودانه سادات و فرزندان منزه و آراسته علوی و فاطمی بوده است.
در طول این سالیان مملو از شور و دلدادگی، رنگ غیرت آفرین ، دشمن ستیز و مظلوم نواز "سبز " به عنوان نمادی از مکتب پرتوافکن تشیع و شاخصی در تکریم و تعظیم مکتب آزاده پرور حضرت علی بن ابیطالب علیه و علی ابناءه المعصومین افضل صلوات المصلین در میان مردم مشهور بوده است.
هنوز پیشگامی روحانیت و سادات جلیل القدر شیعه علوی در روند پیروزی و راهبری انقلاب شکوهمند اسلامی از اذهان محو نشده است. اقتدای مردم ولایت مدار ایران به زعامت مرجع عالیقدر و ولی فقیه زمان حضرت آیت الله العظمی امام خمینی (قدس الله نفسه الزکیه) و تبعیت بیپیرایه آنان از سید و سلاله پاک زهرای مرضیه، فرزانه دوران، حکیم صبور و فقیه بصیر زمان مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنهای (ادام الله ظله العالی) نمونهای از پیشتازی سبز علوی و ولایت مداری سادات علوی میان امت و امام در سه دهه اخیر بوده است.
چنانچه آذین بستن پیشانی رزمندگان علوی به سربندهای سبز "یا زهرا "، "یا حسین شهید "، "یاعلیبن ابیطالب "، " یا قمر بنی هاشم " در دوران دفاع مقدس ملت ایران و عطر دلانگیز
پارچههای متبرک سبز ضریح علی بن موسی الرضا (ع) در سجادههای عبادت زلال بندگان خالص پروردگار، خود حکایت ازدر هم آمیختگی رنگ و محتوای سبز در سلوک معرفتی غیور مردان این سرزمین دارد.
امت علوی و ولایی ایران
همانگونه که مستحضرید چندی است به مدد برخی فعالیتهای سیاسی و حزبی خاص که معالاسف مورد تعرض و بهرهبرداری دشمنان این مرز و بوم علوی و مهدوی نیز قرار گرفته است، رنگ مکتبی و سبز علوی به مصادره دغل بازان و سیاست پیشگان مرتبط با اجانب درآمده است.
متاسفانه دشمنان در شبیخونی نیرنگ آمیز با هتک حرمت این نماد دینی و فرهنگی، به محتوای آن نیز جسارت روا داشته اند. برخی نیز با سوء استفاده از این رنگ و نماد متعلق به سادات و روحانیت به بهانه بازیهای سیاسی، تقدس آن را نشانه گرفته و حرمت آن را با مصادره به مطلوب و انحصاری ساختن آن در فعالیتهای خویش لکهدار ساختهاند.
از این رو است که حرکت مکتبی و مردمی "جنبش سبز علوی " در خیزشی عمومی و فراگیر علیه انحصاری ساختن این رنگ با مسمای ناب علوی و حفظ سیادت و قداست رنگ سبز اعلام موجودیت کرده و در اولین بیانیه خویش با تبریک حلول ایام فرخنده میلاد سبز امام رئوف و عطوف، حضرت علی بن موسیالرضا علیه آلاف التحیه و الثناء از عموم ملت ولایی و آسمانی ایران عزیز دعوت مینماید که به مناسبت در پیش بودن ایام مبارک عید سعید امامت و ولایت، عید الله الاکبر، روز اکمال دین و اتمام نعمت و انتصاب شریف حضرت مولی الموحدین امیر المومنین علی بن ابیطالب علیه الصلاة و السلام به ولایت مطلقه الهی و عید سادات وفرزندان جلیل القدر امام علی بن ابیطالب (ع) با ترویج و استفاده از این نماد متبرک، رنگ مقدس "سبز " را به مامن خویش بازگردانده و گامی تاریخی در جهت اثبات ولایت مداری و علوی محوری خویش بردارند.
در این زمینه ستاد "جنبش سبز علوی " از عموم امت ایران میخواهد که:
1- "جنبش سبز علوی " که متشکل از سادات، معتقدین و دل سوختگان مکتب تعالی بخش تشیع ناب علوی است از عموم محبین و معتقدین به ولایت امیرالمومنین امام علی بن ابیطالب علیه الاسلام میخواهد که با تمسک به "قبة الخضراء " و گنبد سبز نبوی صلی الله علیه و آله و سلم از این پس و به خصوص در مراسم مذهبی در پیش رو همچون عیدین سعیدین قربان و غدیر خم و نیز محرم و صفر سالار شهیدان کربلا حضرت ابیعبدالله الحسین علیه السلام با تظاهر و بر تن کردن لباسها، شالها و پرچمهای مزین به این نماد مقدس سبز در مجامع عمومی و مذهبی همچون مساجد، تکایا، حسینیهها، مدارس، دانشگاهها، خیابانها، حوزههای علمیه، مجامع کارگری و کشاورزی، صنعتی و تجاری، بازار، جشنها و میهمانیها و محیط فعالیت ورزشی، پژوهشی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، محیط کار و کسب رزق حلال و ... حاضر شده و اوج دلدادگی و صفای خویش، ولایت مداری، فراگیری و دلبستگی به مکتب سبز علوی خویش را به نمایش گذارند.
2- از عموم هم میهنان عزیز درخواست داریم که در ایام متبرک پیش رو به خصوص عید بزرگ سادات علوی - عید غدیر خم - با آویختن پرچم سبز رنگ و مزین به نام مطهر ائمه طاهرین علیهم السلام بر سر در منازل ، مغازهها و محیطهای در اختیار خود، افتخار خویش در زنده نگاه داشتن نمادهای مذهبی و محترم و نیز اعتراض خود به سوء استفاده ازنمادهای دینی و مکتبی در بازیهای سیاسی و حزبی را اعلام نمایند.
3- استفاده گسترده از رنگ سبز میتواند در قالبهای گوناگون همچون چراغانی با نور افشانهای سبز، نصب تابلوها و تراکتهای مزین به این رنگ و عکس گنبد مطهر پیامبر اعظم (ص) و ائمه هدی علیهم السلام در تمامی نقاط شهرها، روستاها و حتی محیطهای تفریحی سالم صورت گیرد.
4- همچنین به رسم احترام و ادب و تعظیم این ایام بزرگ، سادات جلیل القدر علوی میتوانند هدیههایی شامل شال و سربند سبز و یا سایر اقلام سبز رنگ به میهمانان عالیقدر خویش اهدا نمایند.
5- ستاد "جنبش سبز علوی " از تمامی دل سوختگان و پیروان و رهروان مکتب امیرالمومنین (ع) درخواست مینماید که برای ثبت این حرکت مردمی و فراگیر با صرف بخشی از دارایی خود در خرید اقلام تبلیغاتی سبز رنگ در جمع محبین اهلیت علیهم السلام در هر هیئت، مجلس و مراسم در روستاها و شهرهای کشور، زکات مال خویش را پرداخته و به پیشبرد این جنبش مکتبی یاری رسانند.
6- همچنین ستاد خودجوش و مردمی "جنبش سبز علوی " از عموم مراجع معظم تقلید و روحانیت معظم، نخبگان، اساتید حوزه و دانشگاه، جوانان، بانوان، ورزشکاران، هنرمندان، کسبه، کارگران، کشاورزان، صنعتگران، طلاب، دانشجویان، دانشآموزان و سایر اقشار و صنوف کشور میخواهد که ضمن ترویج هرگونه ایده سبز علوی به فراگیر سازی این جنبش علوی و الهی در هر کوی و برزن کشوراهتمام ورزیده و با تشکیل ستادهای خودجوش مردمی رسالت الهی و مکتبی خویش در تبلیغ درست مکتب نورانی بخش اسلام و تشیع را اجرایی نمایند.
7- منازل، مساجد، اتومبیلها، میادین عمومی و ورزشی، بیمارستانها، مراکز بهزیستی و حمایتی و ... میتوانند ضمن شادی آفرینی در دل محبین اهل بیت عصمت و طهارت و ابوالائمه امیر المومنین علی(ع) به ترویج روح عدالت گستری، ظلم ستیزی، ولایت مداری و ستیزی علوی اهتمام ورزند.
8- ستاد "جنبش سبز علوی " همچنین با اعلام تاسیس پایگاه اطلاع رسانی "جنبش سبز علوی " به نشانی اینترنتی www.jsanews. com از تمامی فعالین مکتبی و ولایی محیطهای اینترنتی و مجازی درخواست میکند با انتشار ایدههای سبز این جنبش و هر آنچه در این مسیر به اذهان خویش خطور میکند به تعمیق بخشی پایههای فکری سادات و معتقدین جنبش سبز علوی کمک و یاری رسانند.
9- حضور دسته جمعی مردم با رنگ سبز در خیابانها، میادین و جشنهای اعیاد پیش رو به عنوان سمبلی از شروع حرکت "جنبش سبز علوی " به شمار رفته و حرکت این جنبش به مدد الهی در محرم و صفر و ما بعد آن نیز ادامه خواهد یافت.
10- "جنش سبز علوی " معتقد است مکتب 1400 ساله تشیع به مثابه کلمه طیبه و شجره سبز و بارور طوبی ریشه درمحکمات و سر بر آسمان دارد و با دستاندازی بیگانگان که به مثابه شجره پلید و خبیثیاند که نه ریشهای دارند و نه بر و ثمری ، اندک تزلزلی در ادامه مسیر سبز علوی ملت ایران و معتقدات آنان بروز و ظهور نخواهد یافت و خداوند بر هر امری قادر و توانا است.
والسلام علی من اتبع الهدی
ستاد جنبش سبز علوی
نوشته شده توسط : جانم فدای رهبر
خبرگزاری فارس: یک روزنامه آمریکایی در گزارشی تاکید کرد که دولت آمریکا استراتژی جدیدی را در حمایت از اغتشاشات اخیر ایران در پیش گرفته و دست از حمایت آشکار از معترضان برداشته است. به گزارش فارس، روزنامه آمریکایی "کریستینساینسمانیتور " در گزارشی با اشاره به تغییر استراتژی دولت آمریکا در حمایت از اغتشاشات در ایران نوشت: دولت "باراک اوباما " رئیسجمهور آمریکا به جای اعلام آشکار حمایت از شرکتکنندگان در اعتراضات ایران، به استفاده از سوابق حقوق بشر این کشور روی آورده است.
این گزارش در شرایطی از روی آوردن دولت آمریکا به استفاده از سوابق حقوق بشر ایران در حمایت از معترضان خبر داد که آمریکا همواره به بهانه دفاع از حقوق بشر در دیگر کشورها به صورت کاملا علنی به نقض حقوق بشر پرداخته است که از جمله این موارد نقض آشکار حقوق بشر توسط آمریکا میتوان به جنگ عراق و افغانستان اشاره کرد که هر دو آنها نیز به بهانه دفاع از حقوق بشر آغاز شد. علاوه بر این زندان گوانتانامو از جمله شواهد بارز نقض حقوق بشر در کشور آمریکا است.
در متن گزارش سالیانه اخیر اداره اطلاعات وزارت امور خارجه چین درباره نقض حقوق بشر در آمریکا آمده است: دولت آمریکا - که همواره داعیه دموکراسی و حقوق بشر داشته و با بهانه نقض حقوق بشر اقداماتی علیه بسیاری از کشورها انجام داده است -از استانداردهای لازم در مورد حقوق بشر در کشور خود برخوردار نیست و به شکل سازماندهی شدهای نقض حقوق بشر در داخل این کشور انجام میشود، اما این موارد به دلیل انحصار و سلطه رسانهای این کشور در نظام بینالملل، کمتر مورد توجه رسانهها قرار میگیرد.
مجله آمریکایی "فارین پالسی " نیز در گزارشی تاکید کرد که دولت آمریکا باید به حمایت از جنبش سبز ایران در پشت صحنه و نه آشکارا ادامه دهد.
این گزارش افزود: ما [در آمریکا و غرب] از تحرکات داخلی ایران اطلاع دقیقی نداریم تا بتوانیم از روی آگاهی در امور این کشور مداخله کنیم و تلاش برای تقویت و حمایت [آشکارا] از جنبش سبز نیز به نظر میرسد بیش از اینکه کمککننده باشد، به آنها آسیب برساند. بنا بر این موضعگیری رسمی آمریکا باید از هرگونه اشاره به این امر که ما در حال حمایت از سبزها هستیم و یا به طور فعالانه با ارسال کمک مادی از آنها پشتیبانی میکنیم، به دور باشد.
این گزارش به اظهارات مقامات عالیرتبه آمریکایی اشاره دارد که صراحتا به حمایت از معترضان اذعان کردهاند.
"هیلاری کلینتون " وزیر خارجه آمریکا چندی پیش در گفتوگو با شبکه خبری سیانان اذعان کرد که دولت آمریکا در پس پرده تلاش زیادی برای حمایت از "مخالفان " در ایران به کار بسته است و به حمایت خود از آنان ادامه میدهد.
"باراک اوباما " رئیس جمهور آمریکا نیز در سخنرانی خود پس از دریافت جایزه صلح نوبل در اسلو پایتخت نروژ، طی اظهاراتی مداخلهجویانه از اغتشاشات در ایران حمایت کرد و اقدام اغتشاشگران را در ایران مورد تمجید قرار داد.
نوشته شده توسط : جانم فدای رهبر
خبرگزاری فارس: رهبر معظم انقلاب اسلامی تاکید کردند: در این قضایاى اهانت به امام راحل (رضوان اللَّه علیه)، مردم ما عصبانى شدند، حق هم دارند. اعلام برائت کردند، جا هم داشت؛ کسانى که در مقابل شما قرار دارند، اینها کسانى نیستند که ریشهاى داشته باشند، بتوانند در مقابل عظمت این ملت و عظمت این انقلاب، مقاومت کنند. به گزارش خبرگزاری فارس ، متن کامل بیانات حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب که روز گذشته در آستانه ماه محرم در دیدار هزاران نفر از طلاب، روحانیون، فضلاء ، اساتید حوزه های علمیه و جمعی از ائمه جماعات مساجد تهران ایراد شد ، به نقل از دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای به شرح زیر است:
? گزارش تصویری مرتبط
-------------------------------
بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
خوشامد عرض میکنیم به همه برادران عزیز، خواهران عزیز که در این جمع نورانى حضور دارید. بحمداللَّه علماى محترم، فضلاى گرامى، طلاب عزیز، اساتید و مدیران حوزه علمیه قم، همه در این جمع تشریف دارید و جمع ممتاز و کمنظیرى است.
مناسبت هم مناسبت تبلیغ است؛ یعنى در واقع کار اصلى و جوهرى من و شما. ایام هم ایام کاملاً مناسبى است و ایام الهامبخشى است؛ دیروز، روز مبارک مباهله بود؛ چند روز دیگر ایام محرّم شروع خواهد شد؛ روز بیست و هفتم آذر - چند روز دیگر - روز پیوند یا وحدت حوزه و دانشگاه است. همه این مناسبتها براى ما که کمربسته تبلیغ دین و ابلاغ حقیقت به دلها و ذهنها هستیم، مناسبتهاى مهم و درسآموزى است.
روز مباهله، روزى است که پیامبر مکرم اسلام، عزیزترین عناصر انسانى خود را به صحنه مىآورد. نکتهى مهم در باب مباهله این است: «و انفسنا و انفسکم» در آن هست؛ «و نساءنا و نساءکم»*** 1 آل عمران: 61 *** در آن هست؛ عزیزترین انسانها را پیغمبر اکرم انتخاب میکند و به صحنه مىآورد براى محاجهاى که در آن باید مایز بین حق و باطل و شاخص روشنگر در معرض دید همه قرار بگیرد. هیچ سابقه نداشته است که در راه تبلیغ دین و بیان حقیقت، پیغمبر دست عزیران خود، فرزندان خود و دختر خود و امیرالمؤمنین را - که برادر و جانشین خود هست - بگیرد و بیاورد وسط میدان؛ استثنائى بودن روز مباهله به این شکل است. یعنى نشان دهنده این است که بیان حقیقت، ابلاغ حقیقت، چقدر مهم است؛ مىآورد به میدان با این داعیه که میگوید بیائیم مباهله کنیم؛ هر کدام بر حق بودیم، بماند، هر کدام بر خلاف حق بودیم، ریشهکن بشود با عذاب الهى.
همین قضیه در محرّم اتفاق افتاده است به شکل عملى؛ یعنى امام حسین (علیه الصّلاة و السّلام) هم براى بیان حقیقت، روشنگرى در طول تاریخ، عزیزترین عزیزان خود را برمیدارد مىآورد وسط میدان. امام حسین (علیهالسّلام) که میدانست حادثه چه جور تمام خواهد شد؛ زینب را آورد، همسران خود را آورد، فرزندان خود را آورد، برادران عزیز خود را آورد. اینجا هم مسئله، مسئله تبلیغ دین است؛ تبلیغ به معناى حقیقى کلمه؛ رساندن پیام، روشن کردن فضا؛ ابعاد مسئلهى تبلیغ را این جورى میشود فهمید که چقدر مهم است. در آن خطبه «من رأى سلطانا جائرا مستحلّا لحرم اللَّه ناکثا لعهداللَّه ... و لمیغیّر علیه بفعل و لا قول کان حقّا على اللَّه ان یدخله مدخله»؛*** 2 مقتل ابىمخنف، ص 85؛ «هر کس سلطان ستمکارى را ببیند که حرام خدا را حلال میشمارد و پیمان خدا را میگسلد، ... اگر با رفتار و گفتار خود کارهاى او را تغییر ندهد، سزاست که خداوند او را با وى محشور کند.»
یعنى وقتى او دارد فضا را به این شکل آلوده میکند، خراب میکند، باید یا با فعل یا با قول آمد روشنگرى کرد. و امام حسین (علیهالسّلام) این کار را انجام میدهد، آن هم با این هزینه سنگین؛ عیالات خود، همسران خود، عزیزان خود، فرزندان امیرالمؤمنین، زینب کبرى، اینها را برمیدارد مىآید وسط میدان.
یک بُعد امروزى قضیه هم آن مناسبت سوم است، که پیوند حوزه و دانشگاه است. اینجا هم مسئله، مسئله ساختن و رساندن است. ارتباط مجموعه عظیم دانشجوئى کشور با علماى دین، با جوانان شاغل در راه معرفت دینى و تبلیغ دینى، چیزى است که مطلوب در این مناسبت است؛ یعنى این مناسبت براى آن هست. وحدت حوزه و دانشگاه یعنى این. والّا مراد وحدت عینى و خارجى که نبود. این که معنا ندارد. حوزه، حوزه است، دانشگاه، دانشگاه است؛ یعنى این پیوند حقیقى بین دو مجموعه اثرگذار و مهمى که تا آن روز که از سوى امام عزیز بیان شد و ابراز شد، سیاستها بر این بود که این دو را از هم دور نگه دارند و جدا نگه دارند: دانشگاه از اسلام دور بماند، حوزه از تحولات جهانى و پیشرفتهاى علمى فاصله بگیرد؛ اینها از هم دور بشوند؛ یعنى این دو بال با هم تلاش نکنند، هماهنگ نباشند. این، برمیگردد به مسئله تبلیغ. اهمیت تبلیغ، این است. درس هم که میخوانیم، براى این است که بتوانیم پیام الهى را ابلاغ کنیم، برسانیم؛ حالا چه در زمینه معارف دینى، چه در زمینه احکام دینى، چه در زمینه اخلاق الهى.
پس این مناسبتها و این اصل مسئله تبلیغ، ناظر است به عمل، همراه با بصیرت و یقین. باید بصیرت باشد. یقین، یعنى همان ایمان قلبى متعهدانه، وجود داشته باشد و بر پایه این بصیرت و یقین، حرکت انجام بگیرد. اگر بصیرت بود، یقین بود، اما کارى انجام نگرفت، این مطلوب نیست؛ تبلیغ نشده است. اگر چیزى تبلیغ شد، اما بدون بصیرت و بدون یقین - هر کدام از اینها کم باشد - یک پایه خراب است و مطلوب به دست نخواهد آمد. این یقین همان چیزى است که «ءامن الرّسول بما انزل الیه من ربّه و المؤمنون کلّ ءامن باللَّه و ملائکته و کتبه و رسله»؛*** 1 بقره: 285؛ «پیامبر [خدا] بدانچه از جانب پروردگارش بر او نازل شده است، ایمان آورده است و مؤمنان همگى به خدا و فرشتگان و کتابها و فرستادگانش ایمان آوردهاند ...»
یعنى اولْکسى که به پیام، اعتقاد و ایمان عمیق پیدا میکند، خودِ پیامآور است. اگر این نبود، کار دنباله پیدا نخواهد کرد، نفوذ نخواهد کرد. آن ایمان هم باید با بصیرت همراه باشد؛ همچنانى که حالا دربارهى بصیرت مطالبى گفته شده است و روشن است. این، میشود عمل صالح. یعنى «انّ الّذین ءامنوا و عملوا الصّالحات»،*** 2 بقره: 277؛ «کسانى که ایمان آوردهاند و کارهاى شایسته کردهاند...» *** واقعاً عمل صالح و مصداق اتمّ عمل صالح، همین تبلیغ است که انجام باید بگیرد. پس در باب تبلیغ، باید فکر کرد، باید کار کرد. این نکتهاى را که جناب آقاى مقتدائى*** 3 رئیس حوزه علمیه قم *** اخیراً در بیانشان ذکر کردند، من نشنیده بودم و براى من نکته مهمى است که گفتند مرکزى براى طراحى در باب تبلیغ دین تشکیل شده است. خب، این همان چیزى است که من خواستم مطالبه کنم که این کار باید انجام بگیرد.
ببینید امروز تبلیغ در دنیا خیلى نقش پیدا کرده است و همیشه همین جور بوده است. قبلاً این ابزارها نبود؛ این ارتباطهاى نزدیک نبود. ما معممین یک امتیاز داریم که تبلیغ رویاروى و چهرهبهچهره میکنیم. این یک کار بىنظیرى است که هیچ چیزى جاى این را نمیگیرد؛ منبر رفتن، با مردم حرف زدن. این، از سایر شیوههاى تبلیغ، از جهاتى کارسازتر است - آن جهات هنرى و غیره، آنها هم در جاى خود لازم است - اما این یک تأثیرى دارد، یک خلأئى را پر میکند که سایر دستگاهها و شیوههاى تبلیغى این اثر را ندارد. پس تبلیغ مهم است و امروز ابزار اساسى است. ما هم یکى از شیوههاى مؤثر تبلیغ را در اختیار داریم.
میخواهیم عرض بکنیم تبلیغ باید جریان ساز باشد، تبلیغ باید گفتمان ساز باشد، تبلیغ باید فضا ایجاد کند؛ گفتمان ایجاد کند. گفتمان یعنى یک مفهوم و یک معرفت همهگیر بشود در برههاى از زمان در یک جامعه. آنوقت، این میشود گفتمان جامعه. این، با کارهاى جدا جداى برنامهریزى نشده، حاصل نخواهد شد؛ این کار احتیاج دارد به برنامهریزى و کارِ فعال و مثل دمیدن پیوسته در وسیله فشارى است که میتواند آب یا مایه حیات یا هوا را به نقاط مختلفى که مورد نظر است، برساند. باید دائم با این دم دمید، تا این اشتعال همیشه باقى بماند. این کار هیچ نباید متوقف بشود و به برنامهریزى احتیاج دارد.
این گفتمان سازى براى چیست؟ براى این است که اندیشه دینى، معرفت دینى در مخاطبان، در مردم، رشد پیدا کند. اندیشه دینى که رشد پیدا کرد، وقتى همراه با احساس مسئولیت باشد و تعهد باشد، عمل به وجود مىآورد و همان چیزى میشود که پیغمبران دنبال آن بودند. فرهنگ صحیح، معرفت صحیح، در مواردى بیدارباش، در مواردى هشدار؛ اینها کارکردهاى تبلیغ است؛ آثار و نتایجى است که بر تبلیغ مترتب میشود.
یک نمونه، همین تبلیغات ماه محرّم است که به مناسبت عزادارى محرّم انجام میگیرد. این، بهترین فرصت براى تبلیغ کردن است. از این فرصت باید استفاده کرد براى همان مطلبى که عرض شد؛ شاخص ایجاد بشود؛ مایز، شاخص سازى، معالمالطریق. اگر چنانچه سر دو راهى تابلوئى نباشد که نشان بدهد راهِ فلان جا از کجاست، طرف راست است یا طرف چپ است، این سیر کننده و رونده، به خطا خواهد افتاد. اگر چند راهى باشد، گمراه خواهد شد. شاخص باید معیّن کرد، انگشت اشاره را بایستى واضح مقابل چشم همه قرار داد تا بتوانند گمراه نشوند. در دنیائى که اساس کار دشمنان حقیقت بر فتنهسازى است، اساس کار طرفداران حقیقت بایست بر این باشد که بصیرت را، راهنمائى را، هرچه میتوانند، برجستهتر کنند و این شاخصها را، این مایزها را، این معالمالطریق را بیشتر، واضحتر، روشنتر در مقابل چشم مردم قرار بدهند، که مردم بفهمند، تشخیص بدهند و گمراه نشوند.
در تبلیغ یک مطلب این است - در آیه سوره مبارکه احزاب است، که تلاوت کردند - «الّذین یبلّغون رسالاتاللَّه و یخشونه و لایخشون احدا الّااللَّه و کفى باللَّه حسیبا».*** 1 احزاب: 39؛ «همان کسانى که پیامهاى خدا را ابلاغ می کنند و از او میترسند و از هیچ کس جز خدا بیم ندارند و خدا براى حسابرسى کفایت میکند.» *** تبلیغِ رسالاتاللَّه، با این دو تا شرط عملى است: «یخشونه»، این یک. «و لا یخشون احدا الّا اللَّه». اولاً خشیت الهى لازم است؛ براى خدا باشد، در راه خدا باشد، ملهم از تعلیم الهى باشد. اگر برخلاف الهام الهى و ملهمات از تعلیم الهى باشد، گمراهى است، ضلالت است. «فماذا بعد الحقّ الّا الضّلال».*** 2 یونس: 32؛ «... و بعد از حقیقت جز گمراهى چیست؟...» *** فهمیدن حق با خشیت الهى حاصل میشود. بعد، در مرحله بیان حق: «و لایخشون احدا الّا اللَّه». چرا؟ چون حق و حقیقت، دشمن دارد؛ بیان حقیقت آسان نیست. دشمنان حقیقت دنیادارانند، قدرتمندانند، طواغیت عالمند؛ در طول تاریخ این جور بوده است، تا آخر هم، تا زمانى که دولت حقه ولىعصر (ارواحنا فداه) ظهور بکند، همین جور خواهد بود. این قدرتمندان بیکار که نمیمانند؛ ایجاد اشکال میکنند، ضربه میزنند، از همه ابزارهایشان استفاده میکنند. پس باید «و لایخشون احدا الّا اللَّه» وجود داشته باشد، والّا اگر از غیر خدا ترسى وجود داشت - به انواع و اقسامه. ترس هم یک جور نیست - راه دیگر منسد خواهد شد. یک وقت این است که انسان ترس از جانش دارد، یک وقت ترس بر مال دارد، یک وقت ترس بر آبرو دارد، یک وقت ترس از حرف و گفتِ این و آن دارد؛ اینها همه ترس است. این ترسها را باید گذاشت کنار؛ «و لایخشون احدا الّا اللَّه». این، زحمت زیادى دارد. این رنج را، این زحمت را خیلى اوقات هم افراد نمیفهمند، مردم درک نمی کنند چه رنجى دارد کشیده میشود. دنبالهاش میفرماید: «و کفى باللَّه حسیبا»؛ حساب و کتاب را بگذار به عهده خدا. اخلاص، اقدامِ همراه با یقین، همراه با شجاعت و شهامت، و حساب و کتاب را به عهده خدا گذاشتن. این میشود آن قواره کلى تبلیغ اسلامى.
این را هم من در مورد تبلیغ در دوران محرّم - که حالا در پیش هست - عرض بکنم که بعضى حالا ممکن است بگویند شما میخواهید نهضت امام حسین را بیان بکنید، خیلى خب، بروید بیان کنید، دیگر روضهخوانى و گریه و زارى و اینها چیست؟ بروید بنشینید بیان کنید که حضرت این کار را کردند، این کار را کردند، هدفشان هم این بود. این، خیلى فکر خطائى است، نگاه غلطى است. این عاطفه نسبت به اولیاء خدا، اولیاء دین، این پیوند عاطفى، پشتوانه بسیار ارزشمند پیوند فکرى و پیوند عملى است. بدون این پشتوانه، خیلى سخت میشود در این راه حرکت کرد. این پیوند عاطفى، خیلى مهم است. اینى که امام راحل (رضوان اللَّه علیه) فرمودند عزادارى به سبک سنتى، این یک حرف از روى عادت نبود؛ حرف بسیار عمیقى است؛ ژرفنگرانه است. ببینید در قرآن نسبت به اولیاء الهى سه تعبیر وجود دارد:
یک تعبیر، تعبیر ولایت است؛ «انّما ولیّکم اللَّه و رسوله و الّذین امنوا الّذین یقیمون الصّلوة و یؤتون الزّکوة و هم راکعون»؛*** 1 مائده: 55؛ «ولىّ شما تنها خدا و پیامبر اوست و کسانى که ایمان آوردهاند؛ همان کسانى که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند.» *** بحث ولایت. معلوم است که پیوند، ارتباط، معرفت، اینها داخل در زیرمجموعه ولایت است.
یک بحث، بحث اطاعت است؛ «اطیعوا اللَّه و اطیعوا الرّسول و اولى الامر منکم»؛*** 1 نساء: 59؛ «... خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیاى امر خود را [نیز] اطاعت کنید ...» *** اطاعت رسول و اطاعت اولىالامر. این، در عمل است. در میدان عمل باید اطاعت کرد، پیروى کرد.
اما یک بحث سومى وجود دارد و آن، بحث مودت است. «قل لا اسئلکم علیه اجرا الّا المودّة فى القربى».*** 2 شورى: 23؛ «... بگو به ازاى آن [رسالت] پاداشى از شما خواستار نیستم، مگر دوستى درباره خویشاوندان ...» *** این مودت چیست دیگر؟ ولایتِ اینها را داشته باشید، اطاعت هم از اینها بکنید؛ مودت براى چیست؟ این مودت، پشتوانه است. اگر این مودت نباشد، همان بلائى بر سر امت اسلامى خواهد آمد که در دورانهاى اول بر سر یک عدهاى آمد که همین مودت را کنار گذاشتند، بتدریج اطاعت و ولایت هم کنار گذاشته شد. بحث مودت خیلى مهم است. این مودت، با این ارتباطات عاطفى حاصل میشود؛ ماجراى مصیبتهاى اینها را گفتن، یک جور ایجاد ارتباط عاطفى است؛ ماجراى مناقب اینها و فضائل اینها را گفتن، یک جور دیگر پیوند عاطفى است.
بنابراین، این عزادارىهائى که انجام میگیرد، این گریه و زارىاى که میشود، این تشریح حوادث عاشورا که میشود، اینها چیزهاى لازمى است. یک عده از موضع روشنفکرى نیایند بگویند آقا، اینها دیگر لازم نیست. نه، اینها لازم است؛ اینها تا آخر لازم است؛ همین کارهائى که مردم میکنند. البته یک شکلهاى بدى وجود دارد که گفتهایم؛ مثل قمه زدن که گفتیم این ممنوع است، نباید این کار انجام بگیرد؛ این، مایه دراز شدن زبان دشمنان علیه دوستان اهلبیت است. اما همین عزادارى متعارفى که مردم میکنند؛ دستهجات سینهزنى راه مىاندازند، عَلَم بلند میکنند، اظهار محبت میکنند، شعار مینویسند، میخوانند، گریه میکنند؛ اینها ارتباط عاطفى را روزبهروز بیشتر میکند؛ اینها خیلى چیزهاى خوبى است. این، اهمیت تبلیغ.
بنابراین در حوزه علمیه - که مرکز هم از همه جهت قم است - باید براى این ترتیب دادن و جریانسازى و هماهنگ کردن و سیاستگذارى براى تبلیغ، حتماً یک کار خوبى انجام بگیرد - که حالا مژدهاش را دادند - انشاءاللَّه که این کار دنبال بشود. اى بسا در یک برههاى برخى از مسائل بایست تبلیغ بشود که مثلاً پنج سال، ده سال به آن نیاز است و ممکن است پنج سال بعد، آن موضوع اصلاً مورد نیاز نباشد. این کار را باید طراحى کرد. ما این را همیشه سفارش میکنیم به مبلغین، به طلاب، به فضلا که نیازسنجى کنید و بر طبق نیاز مخاطب و استفهام مخاطب، حرف بزنید؛ اما این کارِ یک فرد نیست. افراد ممکن است در این شناخت و ارزیابى هم بعضاً اشتباه بکنند. این، کار یک جمع متمرکز و یک برنامهریزى است، که انشاءاللَّه باید انجام بگیرد.
مهمترین برههاى و زمان و مکانى که تبلیغ، آنجا معنا میدهد، جائى است که فتنه وجود داشته باشد. بیشترین زحمت در صدر اسلام و در زمان پیغمبر، زحمات مربوط به منافقین بود. بعد از پیغمبر، در زمان امیرالمؤمنین زحماتى بود که از درگیرى و چالش حکومت اسلامى با افرادى که مدعى اسلام بودند، به وجود مىآمد. بعد هم همین جور؛ در دوران ائمه (علیهمالسّلام) هم همین جور؛ دوران غبارآلودگى فضا. والّا آن وقتى که جنگ بدر هست، کار، دشوار نیست؛ آن وقتى که در میدانهاى نبرد حاضر میشوند، با دشمنانى که مشخص است این دشمن چه میگوید، کار دشوار نیست. آن وقتى مسئله مشکل است که امیرالمؤمنین در مقابل کسانى واقع میشود که اینها مدعى اسلامند و معتقد به اسلام هم هستند؛ اینجور نبود که معتقد به اسلام هم نباشند، از اسلام برگشته باشند؛ نه، معتقدند به اسلام، راه را غلط میروند، هواهاى نفسانى کار دستشان میدهد. این، مشکلترین وضع است که افراد را به شبهه مىاندازد؛ به طورى که اصحاب عبداللَّهبنمسعود مىآیند خدمت حضرت، میگویند «انّا قد شککنا فى هذا القتال»!*** 1 وقعة صفین، ص 115: «ما در این جنگ شک داریم.» *** چرا باید شک کنند؟ این شک خواص، پایه حرکت صحیح جامعه اسلامى را مثل موریانه میجود. اینى که خواص در حقایق روشن تردید پیدا کنند و شک پیدا کنند، اساس کارها را مشکل میکند. مشکل کار امیرالمؤمنین، این است. امروز هم همین است. امروز در سطح دنیا که نگاه کنید، همین جور است؛ در سطح داخل جامعه خودمان که نگاه کنید، همین جور است. تبیین لازم است.
در سطح بینالمللى، امروز دشمنان از همه ابزارها دارند استفاده میکنند براى مشوب کردن اذهان عمومى آحاد بشر - ملتها - خواصشان و عوامشان؛ تا هر جا دستشان برسد. دارند براى این تلاش میکنند. ادعاى قانونگرائى میکنند، ادعاى حقوق بشر میکنند، ادعاى طرفدارى از مظلوم میکنند. خب، اینها حرفهاى قشنگى است، اینها حرفهاى جاذبهدارى است؛ اما حقیقت چیز دیگرى است. این رئیس جمهور آمریکا - همین چند روز قبل از این - میگوید: ما دنبال این هستیم که دولتهاى قانونشکن پاسخگو باشند. خب، کدام دولت قانونشکن است؟ کدام دولت قانونشکنتر از دولت آمریکاست؟ دولت آمریکا با کدام قانون عراق را اشغال کرد و این همه خسارت و تلفات انسانى و مادى و معنوى بر ملت عراق وارد کرد؟ بر اساس یک شایعه دروغى که خودشان به وجود آورده بودند، حمله کردند عراق را اشغال کردند که صدها هزار مردم عراق در این چند سال کشته شدند و چند میلیون مردم عراق آواره شدند. چندى پیش در خبرها آمده بود پانصد و پنجاه دانشمند عراقى به وسیله اسرائیلىها ترور شدند. این، چیز کمى است؟! جوخههاى ترور بسیج شدند، رفتند دانشمندان عراقى را یکى یکى پیدا کردند، ترور کردند. این، بر اثر اشغال آمریکاست. با کدام قانون شما وارد عراق شدید؟ با کدام قانون تا حالا ماندهاید؟ با کدام قانون دارید با مردم عراق اینجور اهانتآمیز رفتار میکنید؟ با کدام قانون افغانستان را اشغال کردید؟ با کدام قانون بینالمللىِ عقلپسند دارید نیروهاتان را در افغانستان افزایش میدهید؟ چقدر اتفاق افتاد این حادثه که هواپیماهاى آمریکائى، کاروانهاى عروسى را در افغانستان به خاک و خون کشیدند؟ در طول این چند سال بارها و بارها اتفاق افتاد؛ دهها نفر در هر حادثهاى کشته شدند؛ مردمى که در یک عروسى شرکت کرده بودند. آن وقت افسر آمریکائى با وقاحت تمام میگوید: ما دنبال طالبان هستیم! هر جا طالبان را پیدا کنیم، میزنیم! به عروسى مردم چه کار دارید؟ به زندگى مردم چه کار دارید؟ همین چندى پیش در هرات، یکى از این حوادث را به وجود آوردند، بیش از صد نفر کشته شدند که پنجاهتاشان کودکان بودند. مظهر بىقانونى شما هستید. قانونشکنترین دولتها، امروز دولت آمریکاست.
حقیقت قضیه این است؛ اما زبانى که به کار میبرند، آن چیزى است که گفتم: ما با قانونشکنى مخالفیم! دولتهاى قانونشکن باید پاسخگو باشند! ببینید، فتنه یعنى این. چه چیزى میتواند این توطئهها را، این جریان گندابِ فاسد را از مجموعه افکار عمومى عالم جمع بکند جز روشنگرى؛ و این ظلمات را بشکند. چه میتواند بشکند، جز چراغ و مشعل بیان حقیقت؟ ببینید چقدر وظیفه، سنگین است.
در زمینههاى مسائل دینى هم همین جور است. یکى از کارهائى که امروز دستهاى فتنهانگیز در دنیا بجد دنبالش هستند، اختلافات مذهبى در بین مسلمانهاست. چون منطقهاى که مسلمانها در آن زندگى میکنند، منطقه حساسى است، منطقه پر فایدهاى است، منطقه راهبردى است، منطقه نفت است و آنها به اینجا احتیاج دارند؛ اسلام هم مزاحم است. پس بایستى یک جورى مشکل اسلام را براى خودشان حل کنند. یکى از راههاى خوبى که پیدا کردهاند، ایجاد اختلاف بین مسلمانهاست؛ وسیله اختلاف هم تعصبات مذهبى. چه چیزى میتواند در مقابل این، ایستادگى بکند؟ بصیرت، روشنگرى، تبلیغ صحیح، در دام دشمن نیفتادن. این، عرصه بینالمللى است.
در عرصه داخلى هم همین جور. شما ملاحظه کنید یک عدهاى قانونشکنى کردند، ایجاد اغتشاش کردند، مردم را به ایستادگى در مقابل نظام تا آنجائى که میتوانستند، تشویق کردند - حالا تیغشان نبرید؛ آن کارى که میخواستند نشد، او بحث دیگرى است؛ آنها تلاش خودشان را کردند - زبان دشمنان انقلاب را و دشمنان اسلام را دراز کردند، جرأت به آنها دادند؛ کارى کردند که دشمنان امام - آن کسانى که بغض امام را در دل داشتند - جرأت پیدا کنند بیایند توى دانشگاه، به عکس امام اهانت بکنند؛*** 1 شعار حضار (روح منى خمینى - بت شکنى خمینى) *** کارى کردند که دشمنِ مأیوس و نومید، جان بگیرد، تشویق بشود بیاید در مقابل چشم انبوه دانشجویانى که مطمئناً اینها علاقهمند به امامند، علاقهمند به انقلابند، عاشق کار براى کشور و میهنشان و جمهورى اسلامى هستند، یک چنین اهانتى، یک چنین کار بزرگى انجام بدهند. آن قانونشکنىشان، آن اغتشاشجوئىشان - تشویقشان به اغتشاش و کشاندن مردم به عرصه اغتشاشگرى - این هم نتایجش. این خطاها اتفاق مىافتد، عمل خلاف انجام میگیرد، کار غلط انجام میگیرد، بعد براى اینکه این کار غلط، غلط بودنش پنهان بشود، اطراف او فلسفه درست میشود! فلسفه میبافند؛ استدلال برایش درست میکنند! از ابتلائات بزرگ انسانها این است؛ همهمان در معرض خطریم، باید مراقب باشیم. کار خطا را میکنیم، بعد براى اینکه در مقابل وجدانمان، در مقابل سؤال مردم، در مقابل چشم پرسشگران بتوانیم از کار خودمان دفاع کنیم، یک فلسفهاى برایش درست میکنیم؛ یک استدلالى برایش میتراشیم!
خب، اینها ایجاد فتنه میکند؛ یعنى فضا را فضاى غبارآلود میکند. شعار طرفدارى از قانون میدهند، عمل صریحاً بر خلاف قانون انجام میدهند. شعار طرفدارى از امام میدهند، بعد کارى میکنند که در عرصه طرفداران آنها، یک چنین گناه بزرگى انجام بگیرد؛ به امام اهانت بشود، به عکس امام اهانت بشود. این، کار کمى نیست؛ کار کوچکى نیست. دشمنان از این کار خیلى خوشحال شدند. فقط خوشحالى نیست، تحلیل هم میکنند. بر اساس آن تحلیل، تصمیم میگیرند؛ بر اساس آن تصمیم، عمل میکنند؛ تشویق میشوند علیه مصالح ملى، علیه ملت ایران. اینجا آن چیزى که مشکل را ایجاد میکند، همان فریب، همان غبارآلودگى فضا و همان چیزى است که در بیان امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) هست: «و لکن یؤخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث فیمزجان فهنالک یستولى الشّیطان على اولیائه»؛*** 1 نهج البلاغه، خطبهى 50؛ «و همواره پارهاى از حق و پارهاى از باطل را در هم مىآمیزند و در چنین حالى شیطان بر یاران خود مسلط میشود.» *** یک کلمه حق را با یک کلمه باطل مخلوط میکنند، حق بر اولیاء حق مشتبه میشود. اینجاست که روشنگرى، شاخص معیّن کردن، مایز معیّن کردن، معنا پیدا میکند.
آن کسى که براى انقلاب، براى امام، براى اسلام کار میکند، بمجردى که ببیند حرف او، حرکت او موجب شده است که یک جهتگیرىاى علیه این اصول به وجود بیاید، فوراً متنبه میشود. چرا متنبه نمیشوند؟ وقتى شنفتند که از اصلىترین شعار جمهورى اسلامى - «استقلال، آزادى، جمهورى اسلامى» - اسلامش حذف میشود، باید به خود بیایند؛ باید بفهمند که دارند راه را غلط میروند، اشتباه میکنند؛ باید تبرى کنند. وقتى مىبینند در روز قدس که براى دفاع از فلسطین و علیه رژیم غاصب صهیونیست است، به نفع رژیم غاصب صهیونیست و علیه فلسطین شعار داده میشود، باید متنبه بشوند، باید خودشان را بکشند کنار، بگویند نه نه، ما با این جریان نیستیم. وقتى مىبینند سران ظلم و استکبار عالم از اینها حمایت میکنند، رؤساى آمریکا و فرانسه و انگلیس و اینهائى که مظهر ظلمند - هم در زمان کنونى، هم در دوره تاریخىِ صد سال و دویست ساله تا حالا - دارند از اینها حمایت میکنند، باید بفهمند یک جاى کارشان عیب دارد؛ باید متنبه بشوند. وقتى مىبینند همه آدمهاى فاسد، سلطنتطلب، از اینها حمایت میکند، تودهاى از اینها حمایت میکند، رقاص و مطرب فرارى از کشور از اینها حمایت میکند، باید متنبه بشوند، باید چشمشان باز بشود، باید بفهمند؛ بفهمند که کارشان یک عیبى دارد؛ بلافاصله برگردند بگویند نه، ما نمیخواهیم حمایت شما را. چرا رودربایستى میکنند؟ آیا میشود با بهانه عقلانیت، این حقایق روشن را ندیده گرفت، که ما عقلانیت بخرج میدهیم! این عقلانیت است که دشمنان این ملت و دشمنان این کشور و دشمنان اسلام و دشمنان انقلاب، شما را از خود بدانند و براى شما کف و سوت بزنند، شما هم همین طور خوشتان بیاید، دل خوش کنید؛ این عقلانیت است؟! این نقطه مقابل عقل است. عقل این است که بمجردى که دیدید برخلاف آن مبانىاى که شما ادعایش را میکنید، چیزى ظاهر شد، فوراً خودتان را بکشید کنار، بگوئید نه نه نه، ما نیستیم؛ بمجردى که دیدید به عکس امام اهانت شد، به جاى اینکه اصل قضیه را انکار کنید، کار را محکوم کنید؛ بالاتر از محکوم کردنِ کار، حقیقت کار را بفهمید، عمق کار را بفهمید؛ بفهمید که دشمن چه جورى دارد برنامهریزى میکند، چه میخواهد، دنبال چیست؛ این را باید این آقایان بفهمند. من تعجب میکنم! کسانى که اسم و رسم خودشان را از انقلاب دارند - بعضى از این آقایان یک سیلى براى انقلاب نخوردند در دوران اختناق و طاغوت - و به برکت انقلاب اسم و رسمى پیدا کردند و همه چیزشان از انقلاب است، مىبینید که دشمنان انقلاب چطور بُراق شدند، آماده شدند، صف کشیدند، خوشحالند، میخندند؛ اینها را که مىبینید؟ به خود بیائید، متوجه بشوید.
شما برادران سابق ما هستید. اینها کسانى هستند که بعضى از اینها، یک وقتى به خاطر طرفدارى از امام مورد اهانت هم قرار میگرفتند. حالا ببینند که کسانى که به نام اینها شعار میدهند، عکس اینها را روى دستشان میگیرند، اسم اینها را با تجلیل مىآورند، درست نقطه مقابل، علیه امام و علیه انقلاب و علیه اسلام شعار میدهند و روزهخورى علنى در روز قدس، در ماه رمضان، میکنند؛ اینها را مىبینید، خب، بکشید کنار. انتخابات تمام شد. انتخاباتى بود، عمومى هم بود، درست هم بود، اشکالى هم نتوانستند بر انتخابات بگیرند و ثابت کنند؛ حالا هى ادعا کردند، فرصت هم داده شد؛ گفتیم بیائید، نشان بدهید، ثابت کنید؛ نتوانستند، نیامدند؛ تمام شد. پابندى به قانون اقتضاء میکند که انسان ولو این رئیس جمهورى را که انتخاب شده است قبول هم نداشته باشد، وقتى براى قانون احترام قائل بود، بایستى در مقابل قانون، خضوع کند. خب، معلوم است هیچ کسى نمیتواند بگوید این کسى که انتخاب شده، صددرصد حُسن محض است، آن طرفى که انتخاب نشده است، صددرصد قبح محض است؛ نه، همه حُسنى دارند، قبحى دارند؛ این طرف هم حُسنى دارد، قبحى دارد؛ آن طرف هم حُسنى دارد، قبحى دارد. قانون، ملاک است، معیار است. چرا اینجورى میشود؟ چرا؟ این، هواى نفس است.
اینها مال امروز هم نیست. کسانى که از اوائل انقلاب یادشان هست، میدانند؛ بعضى بودند از یاران امام، از نزدیکان امام در دهه اول انقلاب و در حال حیات امام، که کارشان به مقابله با امام کشید؛ کارشان به معارضه با امام کشید؛ ایستادند پاى اینکه امام را به زانو در بیاورند و خطاى حرکت امام (رضوان اللَّه تعالى علیه) را - آن مرد بزرگ را، آن مرد الهى را - اثبات کنند؛ اما بعد زاویه پیدا کردند. خب، انقلاب اینها را مطرود کرد. کسانى که از نزدیکان امام بودند، از یاران امام بودند، کارشان کشید به یا پناه بردن به دشمن، یا مواجه شدن با انقلاب، یا ضربه زدن به انقلاب. اینها باید عبرت باشد براى همه ما؛ باید عبرت باشد؛ باید بفهمیم.
من هیچ اعتقادى ندارم به دفع؛ من گفتم در نماز جمعه؛ اعتقاد من به جذب حداکثرى و دفع حداقلى است؛ اما بعضى کأنه خودشان اصرار دارند بر اینکه از نظام فاصله بگیرند. یک اختلاف درون خانوادگى را، درون نظام را - که مبارزات انتخاباتى بود - یک عدهاى تبدیل کردند به مبارزه با نظام - البته اینها اقلیتند، کوچکند؛ در مقابل عظمت ملت ایران صفرند، لکن به نام اینها شعار میدهند، اینها هم دل خوش میکنند به این - این باید مایه عبرت باشد. تبلیغ باید بتواند این حقایق را براى مردم و براى خود آنها روشن بکند که بفهمند دارند خطا میکنند و اشتباه میکنند.
البته این نظام، نظام الهى است؛ این نظام، نظامى است که خداى متعال لطف خود و حمایت خود را از این نظام به مرات و کرات نشان داده است؛ تجربههاى ما از اول انقلاب همهاش همین را نشان میدهد. ما اگر با خدا باشیم، خدا با ماست.این کسانى که و این جهانخواران که امروز در سطح بینالمللى با این منطقهاى مغلوط و با این منطقهاى مخدوش - که اشاره کردم - میخواهند دنیا را اداره بکنند و بر دنیا سیطره پیدا بکنند، مطمئناً به وسیله این ملت و به وسیله ملتهاى مستقل، به حول و قوه الهى تودهنى خواهند خورد. اینها نه اسلام را شناختند، نه این ملت را شناختند، نه این انقلاب را شناختند، نه امام راحل عظیمالشأن ما را شناختند؛ نمیدانند با کى طرف شدهاند. این ملت را هم نشناختند؛ این ملت، ملت مقاومى است. جوانهاى ما جوانهائى هستند که به معناى حقیقى کلمه از عمق جانشان تلاش میکنند براى سعادت؛ سعادتى که در اسلام هست. دانشجوهاى ما هم همین جورند؛ دانشجوهاى ما امروز جزو برترین دانشجوها هستند؛ نه فقط از لحاظ ذهن و علم، بلکه حتّى از لحاظ صفا، معنویت، ایمان؛ دانشجوهاى ما خیلى خوبند. توى همین قضایا هم بارها دیده شده؛ دانشگاه بسیار آزمایش خوبى داد. در همین قضایا نشان داد که توى صحنه است، آگاه است، بیدار است. هرچه هم این ارتباط حوزه و دانشگاه، این پیوند حوزه و دانشگاه بیشتر بشود، این معنویت، این روحیات، بیشتر خواهد شد.
ما البته درخواستمان از مردم این است: در این قضایاى اهانت به امام راحل (رضوان اللَّه علیه)، مردم ما عصبانى شدند، خشمگین شدند؛ حق هم دارند. اعلام برائت کردند، جا هم داشت، خوب هم بود؛ لکن آرامششان را حفظ کنند. از دانشجوها هم ما همین درخواست را داریم: آرامش را حفظ کنید. این کسانى که در مقابل شما قرار دارند، اینها کسانى نیستند که ریشهاى داشته باشند، بتوانند بمانند، بتوانند در مقابل عظمت این ملت و عظمت این انقلاب، مقاومت کنند؛ نه. با آرامش؛ همه کار با آرامش. اگر یک وقتى لازم بشود، خود مسئولین، خود قانون و حافظان قانون، آنچه که وظیفهشان باشد، انجام میدهند. البته شناسائى کنند؛ خود دانشجوها موظفند در محیط دانشگاه، افرادى را که منشأ فسادند، اینها را بشناسند و دیگران را آگاه کنند. این خودش یک تبلیغ درست و صحیحى است. آگاه کنند؛ بدانند ارتباطات اینها را، جهتگیرى اینها را؛ لکن همه کار با آرامش باید انجام بگیرد. در سطح جامعه، تشنج، اغتشاش، درگیرى مصلحت نیست؛ این چیزى است که دشمن میخواهد. دشمن میخواهد جامعه آرام نباشد. امنیت، مهم است. دشمنان امنیتِ مردم دوست دارند که مردم در ناامنى زندگى کنند، ناراحت بشوند، کلافه بشوند، عصبانى بشوند؛ ما این را نمیخواهیم. ما میخواهیم مردم زندگىشان، زندگى آرامى باشد؛ دانشجو بتواند درس بخواند؛ طلبه بتواند درس بخواند؛ دانشمند بتواند تحقیق خودش را بکند؛ صنعتگر، کشاورز، بازرگان، بتوانند همه کارشان را انجام بدهند. محیط دانشگاه هم باید محیط امنى باشد؛ جوانهاى مردم توى این مجموعه دانشگاه جمعند، مردم میخواهند جوانهاشان در محیط امنى باشند. این کسانى که محیط دانشگاه را با این اغتشاشگرى ناامن میکنند، با مردم مواجهند، با مردم طرفند.
البته دستگاههاى قانونى هم وظایفى دارند؛ باید به این وظایف عمل کنند.
بدانید جوانان عزیز! طلاب عزیز! فضلاى جوان! بدانید که این آیه مبارکه: «فامّا الزّبد فیذهب جفاء و امّا ما ینفع النّاس فیمکث فى الارض»،*** 1 رعد: 17؛ «... اما کف بیرون افتاده از میان میرود، ولى آنچه به مردم سود میرساند، در زمین [باقى] میماند...» *** امروز مصداق تام و تمامى در زمان شما دارد و این را شما خواهید دید. به فضل الهى خواهید دید که «و امّا ما ینفع النّاس فیمکث فى الارض»، این بناى استوار که هندسه آن الهى است، بناى آن هم با دست یک مرد الهى است، بقاء آن هم با اراده این ملت عظیم و با ایمان این ملت عظیم است، استوار خواهد ماند و انشاءاللَّه این درخت روزبهروز ریشهدارتر خواهد شد و خواهید دید که این مخالفان، این کسانى که با این بنا، با این حق و حقیقت مخالفت میکنند، «فیذهب جفاء»؛ اینها در مقابل چشم شما انشاءاللَّه نابود خواهند بود.
امیدواریم خداوند متعال قلب مقدس ولىعصر را نسبت به همه ما مهربان بفرماید و دعاى آن حضرت را شامل حال ما بفرماید و ارواح طیبه شهدا و روح امام بزرگوار را انشاءاللَّه از ما راضى کند.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته
نوشته شده توسط : جانم فدای رهبر
خبرگزاری فارس: امام خمینی می فرمودند: هر کس مسیرش مسیر اسلام نباشد دشمن ماست، با هر اسم که میخواهد باشد. هر کس جمهوری (بدون اسلام) را بخواهد دشمن ماست برای اینکه دشمن اسلام است. به گزارش خبرگزاری فارس،گزیده ای از فرمایش امام راحل در سخنرانی حضرت امام در 2 خرداد 1358به شرح ذیل است:
صحیفه امام جلد هفتم صفحه 456:
اگر شما دیدید این جمعیتهایی که الان مشغول فعالیت هستند، جمهوری که میگویند "جمهوری " میگویند یا جمهور دموکراتیک میگویند یا جمهوری دموکراتیک اسلامی. اگر اینها جمهوری گفتند، این همان معنایی است که دشمنهای ما میخواهند، دشمنهای ما از جمهوری نمیترسند،از اسلام میترسند، از جمهوری صدمه ندیدند از اسلام صدمه دیدند.
صحیفه امام جلد هفتم صفحه 457:
دشمن ما فقط محمد رضا خان نبود. هر کس مسیرش مسیر اسلام نباشد دشمن ماست، با هر اسم که میخواهد باشد. هر کس جمهوری بدون اسلام[ را بخواهد دشمن ماست برای اینکه دشمن اسلام است. هر کس پهلوی جمهوری اسلامی "دموکراتیک " بگذارد، این دشمن ماست. هر کس جمهور دموکراتیک بگوید این دشمن ماست، برای این که اسلام را نمیخواهد ما اسلام میخواهیم. ما این همه فداکاری کردیم... برای این بود که اسلام را میخواستند.
نوشته شده توسط : جانم فدای رهبر
خبرگزاری فارس: نماینده مردم تهران در مجلس گفت: فکر می کنم آقای موسوی با دیدن انبوه هواداران خود در راهپیمایی 25 خرداد دچار توهم شد و احساس کرد که یک نیروی اجتماعی بزرگی پیدا کرده است، غافل از آنکه جمعیتی بسیار بیشتر از آن در خانه ها بودند. علی مطهری نماینده مردم تهران در مجلس و عضو فراکسیون اصولگرایان در گفتگوی تفصیلی با خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس به بیان تحلیلهای خود از مسایل پس از انتخابات و شرایط فعلی پرداخت.
متن این گفتگویی تفصیلی بدین شرح است:
* ماجراهای اخیر نتیجه هواهای نفسانی، توهمها، بی تدبیریها و بی انصافی ها بود
علی مطهری نماینده مردم تهران و عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس در گفتگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، با اشاره به حوادث بعد از انتخابات در تعریف فتنه گفت: فتنه در جایی گفته میشود که حق و باطل با هم مخلوط شود و تشخیص حق از باطل کار مشکلی باشد. ما باید طبق فرمایش حضرت علی (ع) در فتنهها همچون بچه شتری باشیم که نه پستانی دارد برای دوشیدن و نه پشتی برای سواری دادن، خلاصه، دشمن نتواند از ما سوء استفاده کند . به هر حال فتنه در وقایع اجتماعی رخ میدهد. حوادث مربوط به انتخابات نیز چنین حالتی داشت.
عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس ابراز داشت: زمانی که من مناظره آقایان احمدینژاد و موسوی را از تلویزیون دیدم احساس خطر کردم. احساس کردم که مسئلهای در کشور به وجود آمد که جمع کردن آن کار آسانی نیست. بعد هم آقای موسوی به تعبیر رهبر انقلاب ظلم بزرگتر را که ادعای تقلب باشد مرتکب شد و نگرانیها دو چندان شد.
مطهری در ادامه ضمن انتقاد از رفتار احمدینژاد در مناظره با موسوی، تاکید کرد: آقای احمدینژاد در این مناظره خانواده آقایان هاشمی و ناطق نوری را متهم به اختلاس کرد و گذشته انقلاب را زیر سوال برد، وی در این مناظره دوره قبل از خود را به دوره پیوند قدرت و ثروت تعبیر کرد و خود را منجی انقلاب معرفی کرد. بعد هم به افرادی که مورد اتهام واقع شدند اجازه دفاع از خود در تلویزیون داده نشد.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه اعتقادی به نقش بیگانگان در حوادث بعد از انتخابات ندارم، افزود: البته طبیعی است که آنها همیشه از این گونه حوادث استفاده می کنند و خوشحال میشوند. زمانی که کشور به هم بریزد طبیعی است که دشمن خرسند شود، ولی این را که بگوییم برنامهریزی اساسا کار بیگانگان بوده، قبول ندارم. کل ماجرا در نتیجه هواهای نفسانی ، توهمها ، بی تدبیریها و بی انصافی های خودمان پدید آمد .
* موسوی دچار توهم شد
مطهری تصریح کرد: فکر می کنم آقای موسوی با دیدن انبوه هواداران خود در راهپیمایی 25 خرداد دچار توهم شد و احساس کرد که یک نیروی اجتماعی بزرگی پیدا کرده است، غافل از آنکه جمعیتی بسیار بیشتر از آن در خانه ها بودند و به هر حال در آنجا حضور نداشتند.
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس ابراز داشت: نظام باید با مردم بیشتر گفتگو می کرد و به آنها اجازه تجمع میداد تا هیجانها فروکش کند. قبل از انتخابات ما شاهد فضای دوستی میان طرفداران کاندیدا ها بودیم اما این خیلی روشن بود که ما باید برنامهای برای مدیریت فضای بعد از انتخابات می داشتیم .
وی با بیان اینکه به علت حضور گسترده حامیان کاندیدا ها در خیابانها نگران فضای بعد از انتخابات در صورت هر نتیجهای بودم، اضافه کرد: اگر موسوی در انتخابات پیروز میشد، شاید برخی از حامیان احمدینژاد نیز به خیابانها می ریختند، اما قطعا به این شکلی که حامیان موسوی به خیابانها ریختند، نمیتوانست باشد، چون آنها معمولاً ملتزم به ولایت فقیه اند و فرمان رهبری را گوش می کنند.
مطهری با بیان اینکه برای بهبود فضا بهتر بود بلافاصله بعد از انتخابات از کاندیدای معترض دعوت میشد تا در صداو سیما حاضر و با مردم سخن بگویند، گفت: در 10 روز اول صدا و سیما هیچ اقدامی مبنی بر دعوت از آنها انجام نداد اما زمانی که آشوب را احساس کرد، به این فکر افتاد که از آقای موسوی برای حضور در صدا و سیما دعوت به عمل آورد، که آقای موسوی در پاسخ به در خواست صداوسیما گفته بود که حاضر است یک طرفه در صدا و سیما حاضر شود.
*بهتر بود موسوی با مسئولان اجرایی انتخابات مناظره میکرد
نماینده مردم تهران گفت: البته بهتر این بود که آقایان موسوی و کروبی با حضور در صدا و سیما با مسئولان اجرایی انتخابات مثلاً آقایان محصولی و دانشجو مناظره میکردند تا فضا برای مردم شفافتر و بسیاری از ابهام ها رفع شود. من خودم با آقای ضرغامی در این خصوص گفتگو کردم و این پیشنهاد را به ایشان ارائه دادم.
وی در خصوص عدم پذیرش پیشنهاد خود از سوی رئیس سازمان صداوسیما گفت: ایشان تلاش خود را انجام داد ولی آقای ضرغامی تنها فرد تصمیمگیر در صدا و سیما نیست و در این موارد باید زیر نظر شورای عالی امنیت ملی کار کند.
مطهری در ادامه گفتگوی خود با خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس بیان داشت: به نظر من ما باید به گونه ای بحران را مدیریت می کردیم که نیازی به ورود رهبری نباشد.
وی در پاسخ به این سؤال که منظور شما از کلمه "ما " چه کسانی هستند گفت: منظور من از "ما " همان شورای عالی امنیت ملی است که در این خصوص تصمیمگیر بود. این شورا ابتدا مدیریت بحران را به عهده نیروی انتظامی گذاشت، سپس بسیج را وارد میدان کرد و در نهایت، برخورد با معترضان را به عهده قرارگاه ثارالله قرار داد.
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس گفت: متاسفانه ما خیلی زود فضا را امنیتی کرده و شروع به برخورد خشن و بازداشت معترضان کردیم، در حالی که باید فقط با کسانی که دست به تخریب و آسیب رساندن به اموال عمومی زدند برخورد می کردیم و صرف شعار دادن نباید موجب ضرب و شتم و بازداشت باشد.
مطهری در ادامه اضافه کرد: متاسفانه در حوادث اخیر، هدف نیروهای امنیتی و انتظامی پراکنده کردن معترضان نبود بلکه در برخی شرایط ، هدف ، تنها بازداشت معترضان و ضرب و شتم آنها بود.
* موسوی را روشنفکری میدانم که اعتقاد چندانی به روحانیت ندارد
مطهری در خصوص شخصیت موسوی نیز بیان داشت: آقای موسوی انسان خوش ذات و خوش طینتی است. بهطور کلی از نظر شخصیتی و روحی، موسوی را انسان معتدلی میدانم اما به لحاظ فکری معتقدم که ایشان فردی روشنفکر است. روی آوردن وی به سمت انقلاب و اسلام از طریق دکتر شریعتی و دکتر پیمان بوده است. همسر ایشان نیز جزء شاگردان دکتر پیمان بود.
نماینده مردم تهران گفت: معمولاً این گونه افراد روحانیونی مانند امام را استثنا دانسته و اعتقاد چندانی به روحانیت ندارند.
وی اضافه کرد: عملکرد موسوی در دوره امام (ره) در مجموع خوب بود اما عملکرد در دوره امام نمی تواند تنها ملاک باشد زیرا در آن دوره برخی افراد عقاید واقعی خود را ابراز نمی کردند.
وی در این خصوص اضافه کرد: به عنوان مثال، آقای سروش تا زمانی که امام بود صحبت از آرمانهای امام و انقلاب میکرد و به تعریف و تمجید از شهید مطهری میپرداخت اما بعد از رحلت امام برخلاف آن عمل کرد و عقاید واقعی خود را ابراز داشت . آنها میدانستند که اگر امام یک کلمه علیه آنها بگوید ، از صحنه اجتماع حذف خواهند شد. لذا معتقدم نوع عملکردها در دوران امام نمیتواند به عنوان تنها معیار و ملاک مورد نظر قرار بگیرد.
* موسوی میتوانست با حفظ انتقادات بعنوان یک نیروی اجتماعی و سیاسی در صحنه باقی بماند
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در ادامه با بیان اینکه موسوی از پختگی و پیچیدگی سیاسی لازم برخوردار نبود، افزود: آقای موسوی اگر از پختگی لازم برخوردار بود باید با حفظ انتقادات خود، خصوصاً از حیث مبادی آراء آقای احمدی نژاد ، نتیجه انتخابات را می پذیرفت و به عنوان یک نیروی اجتماعی و سیاسی در صحنه باقی می ماند .
وی افزود: او میتوانست با 13 میلیون هوادار خود به عنوان یک نیروی موثر اجتماعی در جامعه مطرح باشد به طوری که در مواردی با یک نهیب به دولت تعیین کننده باشد و حتی برای دوره آینده ریاست جمهوری بخت خوبی برای پیروزی پیدا میکرد.
مطهری به ادامه فعالیت سیاسی موسوی اشاره کرد و گفت: ملاک به نظر من همان ظاهر و آشکار افراد است.موسوی در آشکارا میگوید که به قانون اساسی اعتقاد دارد و به دنبال زنده کردن اصول بر زمین مانده قانون اساسی است. اگر این ظاهر را ملاک قرار دهیم آنها میتوانند به فعالیت سیاسی خود ادامه دهند.
وی با انتقاد از اعلام حمایت اعضای شورای نگهبان از کاندیدای خاص یادآور شد: رفتار شورای نگهبان مبنی بر حمایت از کاندیدای خاص رفتار عاقلانهای نبود. یک قاضی و داور باید علاوه بر عدالت ، متهم به جانبداری از یک طرف نباشد. رفتار شورای نگهبان موجب شد تا طرف مغلوب مدعی شود و بگوید که داوری شورای نگهبان را قبول ندارد.
* لغزش سیاسی را نباید خروج از نظام تلقی کنیم
وی با بیان اینکه اگر کسی در شرایطی خاص دچار لغزش سیاسی شد ما نباید وی را به خروج از نظام متهم کنیم، ابراز داشت: اگر جنبش حامیان موسوی در چارچوب قانون اساسی باشد، باید بگوییم که همه ملت ایران عضو این جنبش است ولی اگر این جنبش طرفدار شعارهایی است که در روز قدس و 16 آذر سر داده شد، باید بگویم که این جنبش از مسیر انقلاب اسلامی خارج شده است .
این نماینده مجلس در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا موسوی توانایی اداره جنبش حامیان خود را دارد یا نه؟ گفت حوادث روز قدس و 16 آذر نشان داد که رهبری این جنبش ضعیف است و نمی تواند اهداف و شعارهای خود را حفظ کند و به عبارت دیگر این جنبش یک جنبش بی سر است .
وی اضافه کرد: نباید منکر این بشویم که در کشور ما عدهای غربگرا بلکه غربزده وجود دارند که میخواهند با آزادیهای غربی سبک زندگی اروپایی را جایگزین زندگی اسلامی کنند. این افراد همواره دنبال فرصت بودند تا به اهداف خود برسند. این تیپ افراد امروز در داخل جنبش سبز نفوذ کرده و اهداف خود را دنبال میکنند که این امری خطرناک است. البته اینکه اینها شعار می دهند جمهوری ایرانی ، باید بدانند که جمهوری ایرانی همان جمهوری اسلامی است زیرا یکی از عناصر مهم سازنده ملیت ایرانی، اسلام است.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه غربگراهای نفوذی در جنبش موسوی با دخالت اسلام در مسائل اجتماعی و با حکومت اسلامی مخالفند و معتقدند که دین یک امر فردی است و نباید در امور حکومت دخالت کند، گفت: شاید رهبران جنبش سبز نمیخواهند اظهار نظری کنند که این غربزدههای داخل جنبش نگران شوند . البته این رفتار رهبران جنبش سبز اولین نقطه انحراف است.ژ
* بسیاری از افراد که معتقد بودند در انتخابات تقلب شده نظرشان تغییر کرده است
مطهری با بیان اینکه باید رهبران این جنبش اهداف و شعارهای خود را مشخص کرده واجازه تغییر دادن آنها را به غربگرا ها ندهند، تصریح کرد: رهبران جنبش سبز باید راه خود را از غربزدهها جدا کنند.
وی اضافه کرد: این رهبران به نیروی این گروه طمع ورزیده اند و می خواهند از این نیرو برای رسیدن به اهدافشان استفاده کنند. اما به نظر من این روش برای رهبران یک جنبش اجتماعی بسیار خطرناک است.
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس با ذکر مثالی از دوران قبل از انقلاب گفت: در سالهای 55 و56 مسئله نوع برخورد با سازمان مجاهدین خلق و طرفداران تز اسلام منهای روحانیت، موجب اختلاف شده بود به طوری که حتی برخی سران نهضت اسلامی معتقد بودند که باید از نیروی سازمان مجاهدین و همفکران آنها برای مقابله با شاه استفاده کرد اما شهید مطهری معتقد بود که باید اعلام کنیم که راه ما راه دیگری است .آقای طاهری خرم آبادی برای کسب تکلیف نزد امام در نجف رفتند . امام در پاسخ به ایشان نظر شهید مطهری را تایید کردند و گفتند "حق با آقای مطهری است . ما از همین حالا باید راهمان را جدا کنیم . اسلام منهای روحانیت مانند مملکت بدون طبیب است " .
وی در ادامه به ریزش معترضان و حامیان جنبش سبز اشاره کرد و گفت: خیلی از افرادی که معتقد بودند در انتخابات تقلب شده، بعد از گذشت زمان نظرشان تغییر کرد.
* برخی اشتباهات دولت و نظام موجب زنده ماندن جنبش موسوی شده است
این استاد دانشگاه با اشاره به نحوه مدیریت و رهبری جنبش موسوی ابراز داشت: این جنبش از نقاط ضعف طرف مقابل استفاده میکند. اشتباهاتی که در دولت صورت میگیرد به عاملی برای پیشرفت جنبش سبز تبدیل میشود.
مطهری با اشاره به اصرار دولت بر صندوق مستقل بدون نظارت ، برای واریز درآمدهای حاصل از افزایش قیمتها در لایحه هدفمند کردن یارانهها و افراط در بازداشت سران جریان اصلاح طلبی یا توقیف برخی روزنامه ها گفت: برخی اشتباهات از طرف دولت و نظام موجب زنده ماندن جنبش موسوی شده است. اگر دولت بتواند بهتر عمل کند و سخت گیری بیجا نکند و خودش مدعی آزادی بیان و رعایت حقوق اجتماعی مردم باشد این جنبش حرفی برای گفتن نخواهد داشت.معتقدم اگر طرف پیروز دست از سختگیریها بردارد جنبش موسوی آرام آرام به نقطه پایان خود نزدیک خواهد شد.
* مجلس می توانست در حوادث اخیر بهتر عمل کرده و کمیته میانجی تشکیل دهد
این استاد دانشگاه در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا رفتار و عملکرد مجلس در دوران حوادث پس از انتخابات کافی بود یا نه، گفت: مجلس با پیگیری ماجرای کهریزک و کوی دانشگاه و مجتمع سبحان به عنوان سوپاپ اطمینان عمل کرد و موجب تسلی خاطر برخی آسیبدیدگان شد.
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس با اشاره به تشکیل کمیتههای حقیقتیاب مجلس شورای اسلامی، ابراز داشت: به نظر من تشکیل کمیته های حقیقت یاب از سوی مجلس امری مناسب بود گرچه هنوز گزارشات این کمیته ها در مجلس قرائت نشده و به نظر می رسد که ملاحظات سیاسی بر حق گرایی و عدالت ورزی غلبه کرده است. اما مجلس می توانست بهتر از آنچه که انجام داد عمل کند و مثلاً نقش میانجی را بازی کند و هیئتی مرکب از افراد مورد اعتماد دو طرف را جهت گفتگو با طرفین مامور نماید . اما ملاحظات سیاسی باعث شد که مجلس وارد این میدانها نشود.
این نماینده مردم تهران گفت: شاید مجلس احساس میکرد که رهبری صلاح نمیداند که آنها وارد این قضیه شوند در حالی که ورود مجلس به بخش سیاسی حوادث بعد از انتخابات کمک به رهبری بود .
مطهری یادآور شد مجلس باید از نمایندگان روحانی موجه که مورد اعتماد دو طرف بود نیز در این هیئت استفاده میکرد.
این استاد دانشگاه در پاسخ به سوالی مبنی بر اظهارات کروبی گفت: به نظر من این اظهارات از روی فشار روحی و صداقت و خیر خواهی آقای کروبی بود. اخباری که به ایشان رسیده بود تکان دهنده بود ، لذا ایشان نتوانست بازگو نکند . در دیداری که همراه کمیته حقیقت یاب مجلس با ایشان داشتیم به وی گفتم که اگر من جای شما بودم بیشتر صبر می کردم و به مسئولان فرصت بیشتری برای تحقیق و روشن شدن حقیقت می دادم.
وی در ادامه با بیان اینکه به هر حال برخی از نخبگان از هر دو طرف لغزش پیدا کردند گفت: شرایط آن روزها به گونه ای بود که تقوا نیز مانع از لغزش نبود ( چو گل بسیار شد پیلان بلغزند ).
*در مسائل سیاسی مسئله قدرت، محبوبیت اجتماعی و رودربایستیها مطرح است
مطهری با بیان اینکه در مسائل سیاسی مسئله قدرت، محبوبیت اجتماعی و رودربایستیها مطرح است، اضافه کرد: اما یک سیاستمدار باید به این مرحله برسد که مثل امام بگوید اگر مردمی که میگویند درود بر فلانی، بگویند مرگ بر فلانی، تاثیری در روحیه من ندارد ، یا مانند شهید مطهری وقتی حق را تشخیص داد به صراحت بیان نماید .
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس بیان داشت: تلقین های اعضای ستادها نیز در توهم پیروزی یک کاندیدا موثر است . مسئولان ستادها معمولاً مدام به وی می گویند که در انتخابات پیروز خواهی شد. لذا آقای موسوی اولین اشتباه خود را در ساعات آخر رأی گیری با گفتن این جمله که "من پیروز انتخاباتم ، اگر غیر از این اعلام شود تقلب شده است "مرتکب شد.
مطهری در ادامه به تعامل دولت و مجلس اشاره کرد و با بیان اینکه تعامل یعنی عمل متقابل، خاطرنشان کرد: زمانی که ما میگوییم تعامل ، یعنی اینکه طرفین با یکدیگر همکاری داشته باشند.
* مبنای تعامل دولت و مجلس باید بیان مقام معظم رهبری باشد
وی اضافه کرد: معتقدم در خصوص تعامل دولت و مجلس باید به بیان مقام معظم رهبری در دیدار با نمایندگان تمسک کرد که فرمودند با دولت مماشات کنید اما در مقابل خطاهای او هم بایستید. ایشان حتی مثالی را در این خصوص ذکر کردند و فرمودند دولت همانند فردی است که وزنه سنگینی را حمل میکند و شما نمایندگان باید دولت را همراهی کنید ، البته در مقابل خطاهای دولت نیز بایستید ، که این حرف، حرف درستی است و مجلس باید همین گونه عمل کند و نباید گرایشهای سیاسی را در برخورد با دولت دخالت دهد. البته نمایندگان نیز کمتر گرایشات سیاسی را در برخورد با دولت دخالت می دهند.
* صراحت احمدی نژاد در برخی موارد به غلط بدرفتاری تعبیر میشود
مطهری با اشاره به روحیات رئیسجمهور، رفتار رئیسجمهور را در برخورد با مجلس در برخی موارد مناسب ندانست و ادامه داد: آقای رئیسجمهور فردی صریح، بیپرده و رک گو است. این امر به نظر من یک نقطه مثبت در شخصیت ایشان است. اما گاهی این نقطه مثبت به شکلی بروز پیدا میکند که تکبر و میل به استبداد تلقی میشود.
وی با اشاره به لایحه هدفمندکردن یارانهها و رفتار رئیسجمهور در این خصوص تصریح کرد: محتوای سخنان رئیسجمهور در روزی که به صورت سرزده وارد مجلس شد این بود که ماده 13 طرح هدفمند کردن یارانهها را آن طور که من می گویم تصویب کنید، در غیر این صورت آن را پس می گیرم . این ، رفتار مناسبی از سوی ایشان نبود. البته به نظر من ایشان از روی بیپیرایگی این گونه عمل میکند اما متاسفانه ظاهر قضیه میگوید که این فرد، میل به استبداد دارد.
مطهری اضافه کرد: برای من و کسانی که آقای رئیسجمهور را میشناسیم این رفتار جای تعجب ندارد چون میدانیم که رفتار وی ناشی از صداقت، صفا و سادگی است اما در بیرون و در نظر کسانی که روحیات وی را نمیشناسند چهره مناسبی نیست، گرچه باید قبول کنیم که ایشان مقداری میل به تکروی دارد.
وی افزود: البته هر رئیس دولتی دوست دارد که آزاد باشد و کمتر بر او نظارت شود. شاید رئیسجمهور میخواهد در راستای خدمترسانی خود پروژهای را زودتر به مرحله افتتاح برساند و نظارت را مانع خدمترسانی می پندارد.
نماینده مردم تهران با اشاره به ارجاع لایحه هدفمند کردن یارانهها به شورای نگهبان، با تاکید بر اینکه این ارجاع سیاسی نبود، گفت: با این کار این لایحه در مسیر قانونی خود قرار گرفت. قبلاً هم که به کمیسیون ویژه ارجاع شده بود برای رفع اختلاف میان اعضای این کمیسیون در مورد یک ماده الحاقی بود ولی در رسانه ها این گونه منعکس شد که لایحه برای برآورده شدن خواست دولت به کمیسیون ارجاع شد.
*ارجاع لایحه هدفمندکردن به شورای نگهبان ربطی به جلسه شکرانه نداشت
مطهری با بیان اینکه ارجاع لایحه هدفمندکردن یارانهها به شورای نگهبان را واکنش مجلس به عدم حضور رئیسجمهور در جلسه شکرانه نمیداند، تصریح کرد: ما نمیتوانیم روی حدس و گمان قضاوت کنیم.
نماینده مردم تهران در خصوص جلسات تعامل مجلس و دولت نیز تاکید کرد: متاسفانه این جلسات بیشتر در آستانه رای اعتماد به وزرا یا زمانی که قرار است لایحه مهمی به تصویب مجلس برسد، شکل میگیرد. این رفتار موجب میشود که نمایندگان احساس کنند زمانی که دولت به مجلس نیاز دارد از جلسه تعامل سخن میگوید.
*باید زمان مشخصی برای جلسات دولت و مجلس مشخص شود
وی در این خصوص گفت: بهتر است برای جلسات مشترک دولت و مجلس زمان مشخصی معین شود ، مثلاً آخر هر ماه برگزار شود. در این صورت نمایندگان احساس نمیکنند که دولت به خاطر نیاز به رای آنها سخن از تعامل می گوید و این تعامل برای مقطع خاصی است.
مطهری در خصوص رویکرد جلسات مشترک دولت و مجلس نیز افزود:بهتر است موضوع این جلسات مسائل فکری و تئوریک نیز باشد نه اینکه در این جلسات نمایندگان صرفاً مسائل مربوط به حوزه انتخابیه خود را مطرح کنند. البته نمایندگان تهران کمتر با این مشکل روبرو هستند اما نمایندگان شهرستانها با انبوه مشکلات حوزه انتخابیه خود مواجه اند و ناچارند از این فرصتها استفاده کنند .
این استاد دانشگاه افزود: به نظر من ساختار انتخاب نمایندگان ساختار مناسبی نیست . بر همین اساس است که در طرح جدیدی که قرار است به مجلس ارائه شود نمایندگان به شکل استانی انتخاب خواهند شد تا نگاه کلیتری به کشور داشته باشند.
وی در ادامه ضمن تاکید بر ضرورت اهمیت دادن به فرهنگ اسلامی به عملکرد دولت نهم و دهم در حوزه فرهنگ اشاره کرد و اظهار داشت: به نظر من نگاه فرهنگی دولت آقای احمدینژاد با دولت آقای خاتمی تفاوت چندانی ندارد، منتها در دوره اصلاحات تشویق به امور و رفتارهای ضد فرهنگی و حتی ساختارشکنیهای فرهنگی از طرف رسانههای وابسته به دولت و گاهی از طرف خود دولت نیز وجود داشت اما در دولت آقای احمدینژاد این مسئله کمتر دیده میشود.
* باید دید دولت چقدر توانسته سبک زندگی مردم را به سمت سبک زندگی اسلامی سوق دهد
مطهری با تاکید بر اینکه در دولت نهم و دهم حساسیت چندانی نسبت به فرهنگ وجود نداشته است، ابراز داشت: ما باید از امور فرهنگی تعریف درستی داشته باشیم. معمولا در همه دولتها وقتی که سخن از فرهنگ به میان می آید، مسئولان از تاسیس دانشگاه ها و مراکز فرهنگی و افزایش تعداد دانشجویان سخن می گویند و آمار آن را مقیاس رشد فرهنگی جامعه قلمداد میکنند و خلاصه فرهنگ را مساوی با آموزش می دانند.
این نماینده مجلس با بیان اینکه مسئله آموزش را از مسئله فرهنگ جدا میدانم و یا حداقل بر این باورم که مسائل آموزشی جزئی از مسائل فرهنگی است، ادامه داد: مسائل فرهنگی به سبک زندگی مردم مربوط است. مهم این است که دولت نهم و دهم چقدر توانسته سبک زندگی مردم را به سمت سبک زندگی اسلامی سوق دهد ؟ آیا در این مدت اسلامی تر شده ایم یا غربی تر ؟ چه مقدار توانسته ایم از رواج سبک زندگی غربی جلوگیری کنیم؟ آیا کلمات لاتین در تابلوهای شهرها و در بسته بندیهای کالاها و نامگذاریها بیشتر شده یا کمتر ؟ آیا فیلمهای سینمایی ما با موازین اسلامی منطبق تر شده یا نه؟ آیا کتب ضد اخلاق و رمانهای مبتذل کمتر منتشر می شود یا بیشتر ؟ آیا خرید و فروش لوحهای فشرده خانمان برانداز در سطح شهرها بیشتر شده یا کمتر ؟ آیا پوشش اسلامی و عدم اختلاط زن و مرد در جامعه ما پیشرفت داشته یا پسرفت؟، آیا در زمان دولت نهم و دهم صدای اذان بیشتر به گوش مردم می رسد یا کمتر ؟، آیا نماز جماعت ها در مساجد پرشورتر شده یا کم شورتر ؟، آیا اخلاق و معنویت در جامعه ما رشد داشته یا انحطاط ؟ و خلاصه آیا به زندگی اسلامی نزدیک تر شده ایم یا به زندگی غربی؟.
وی با یادآوری این نکته که دولت در بحث سبک زندگی مردم میتواند نقشآفرین باشد اضافه کرد: به عنوان مثال مسائلی که امروز در ورزش بانوان مطرح است، در هیچ دولتی مطرح نبوده است.
* در حوزه فرهنگی اتفاقات بدی در حال رخ دادن است
مطهری با اشاره به برگزاری بازیهای آسیایی تکواندوی جوانان در جزیره کیش، تاکید کرد: متاسفانه برگزاری مختلط این بازیها از نظر ورزشکار و داور در حالی که این ورزش مستلزم لمس بدنهاست نمونه ای از لیبرالیسم فرهنگی یعنی رهایی فرهنگی است.اگر بتوانیم در این گونه مسابقات، بانوان در محیط جداگانه مسابقه بدهند به طوری که هنگام حضور دختران با لباس معمول ورزشی خود هیچ مردی حضور نداشته باشد امر پسندیدهای انجام دادهایم. اما زمانی که توان این کار را نداریم چه اصراری بر برگزاری این بازیها در کشورمان و حضور بانوان در میان آقایان داریم.باید توجه داشته باشیم که قرآن برای مسئله عفاف که موجب استحکام خانواده هاست ارزش زیادی قائل است برخلاف دنیای غرب که این موضوع را مهم نمی داند و در نتیجه با مشکلات فراوان مواجه شده است.
این نماینده مجلس در ادامه یا تاکید بر اینکه محتوا و روح انقلاب، فرهنگی است، ابراز داشت: ما انقلاب نکردیم که به انرژی هستهای دست پیدا کنیم یا ماهواره مصباح و امید را به فضا بفرستیم چون اگر انقلاب هم نکرده بودیم رژیم پهلوی با کمک غرب به چنین دستاوردهایی میرسید. ما انقلاب کردیم تا دستورات قرآن را اجرا کنیم.
وی با بیان اینکه رسالت اسلام به فرمایش امام خمینی (ره) انسان سازی است، ادامه داد: انسان سازی از دست یابی به انرژی هستهای مهمتر و حتی سختتر است. اگر ما انرژی هستهای داشته باشیم اما جامعه ما به سمت غرب حرکت کند ارزش ندارد، (تیغی است در کف زنگی مست.)
مطهری در ادامه گفت: به قول شهید مطهری " شاید مردم فکر کنند که ادیسون برای جامعه بشری مهمتر از عرفا و معلمان اخلاقی مانند آیتالله شاهآبادی، علامه طباطبایی و یا مرحوم سید علی قاضی است اما این طور نیست. خدا نکند روزی بیاید که ما برق و تکنولوژی داشته باشیم اما علمایی چون آیتالله قاضی و علامه طباطبایی نداشته باشیم. این مسئله بسیار مهمی است که باید به آن توجه کرد.
*در اسلام ازدواج موقت برای موارد اضطراری تجویز شده است
مطهری با تاکید بر پیاده شدن نظام خانوادگی اسلام، خاطر نشان کرد: اصول این نظام عبارت است از ازدواج در سنین آغاز جوانی، عدم تحریک جنسی جامعه و ارضاء غریزه در حد طبیعی در کادر خانواده، برخلاف نظام خانوادگی غرب که مبتنی بر ازدواج در سنین بالا، آزادی تحریک جنسی در جامعه و آزادی ارضاء در بیرون از کادر خانواده است. البته در اسلام علاوه بر اصول مذکور ازدواج موقت و تعدد زوجات نیز برای موارد اضطراری تجویز شده است. ما تا چه حد توانسته ایم نظام خانوادگی اسلام را در جامعه خود پیاده کنیم؟ چرا ما به ریشههای افزایش طلاق در کشورمان فکر نمیکنیم؟ آیا جز این است که گذشته از مشکلات اقتصادی سبک زندگی غربی در جامعه ما رواج پیدا کرده است؟
وی با بیان اینکه اصل برای انقلاب، فرهنگ و در درجه دوم اقتصاد است، گرچه این دو به هم وابسته اند، بیان داشت: انتظار ما از دولت نهم و دهم این بود که قرار است دولتی حزبالهی و انقلابی روی کار بیاید اما دیدیم این تصورمان اشتباه بوده است.
مطهری با اشاره به برخی مشکلات فرهنگی در دولت نهم و دهم گفت: اگر اتفاقات ضد فرهنگی که در دولت آقای احمدینژاد رخ داد، در دولت اصلاحات پیش میآمد، روزنامههای اصولگرا چه برخوردی با آقای خاتمی میکردند؟ آیا کفن پوشان به خیابانها نمیریختند؟
نماینده مردم تهران در مجلس با اشاره به نقش و اهمیت اصل امر به معروف و نهی از منکر در بهبود فضای اجتماعی و اخلاقی جامعه گفت: ما باید دایره امر به معروف و نهی از منکر مناسبی داشته باشیم که متاسفانه اکنون نداریم. شهید مطهری در همان روزهای اول پیروزی انقلاب گفته بودند که دایره امر به معروف و نهی از منکر مستقل از دولت و زیر نظر روحانیت تاسیس شود و در آن افرادی برای امر به معروف و نهی از منکر مناسب و صحیح آموزش ببینند چون هر کسی حق امر به معروف در هر زمینهای را ندارد. البته امر به معروف و نهی از منکر شامل موارد زیادی از قبیل کم فروشی و گرانفروشی و رعایت مقررات راهنمایی و رانندگی و رعایت حقوق اجتماعی دیگران و بهداشت و نظافت و مسائلی از قبیل بیرون انداختن آشغال از درون خودرو نیز می شود و منحصر به موارد مربوط به عفاف جامعه نیست.
گفتگو از مهدی مشکینی
نوشته شده توسط : جانم فدای رهبر
خبرگزاری فارس: عضو فقهای شورای نگهبان گفت: یک عدهای میخواهند به اسم عزاداری امام حسین (ع) و مجلس امام حسین (ع) بلند گوی سخنان یزیدی باشند. به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس آیتالله محمد رضا مدرسی یزدی عضو فقهای شورای نگهبان گفت: هر لحظه که از ماه محرم میگذرد شرایط برای حسین سختتر و سختتر میشود. از روز هفتم فشار و محاصره امام حسین شدیدتر شد، امام و یاران اندکش و اهل بیتش و حرم رسول خدا گرفتار انبوه لشکریان بی رحم و قسی بنیامیه بودند. هر ستمی به هر طریقی که برای آنها امکان داشت نسبت به حرم پیامبر و امام برحق روا داشتند، حتی از آ ب هم مضایقه کردند، هزاران نفر را موکّل بر شریعه فرات کردند که مبادا قطره آبی به لبهای خشکیده کودکان و فرزندان پیامبر برسد و هر چه در ذهن پلیدشان از انواع ستم گذر کرده بود نسبت به حرم پیامبر و فرزند پیامبر و امام معصوم انجام دادند.
وی با بیان اینکه انصافاً واقعه کربلا واقعه عجیب و بی همتایی است و نه تنها در تاریخ نظیر ندارد بلکه در سراسر پهنه آفرینش مشابه ندارد، افزود: واقعه کربلا آنقدر عظیم است آنقدر فداکاری و جانبازی امام حسین بزرگ و غیر قابل تصور است که قضایای دیگر در رابطه با آن کوچک مینماید. قضیهای که همه هستی از آن متأثر شد. پیامبران بر حسین گریستند، عالم گریست، ملائکه آسمان و همه ساکنان آسمان در مصیبت حسین متأثر شدند " جلّت و عظمت مصیبتک فی السّموات علی جمیع اهل السّموات " مصیبت تو ای حسین در آسمانها بر همه اهل آسمانها سنگین است.
این استاد حوزه با تاکید بر اینکه واقعاً درخششی که حسین و اصحاب حسین در عاشورا کردند و عظمتی را که ابراز کردند نمیتوان مثالی برای آن پیدا کرد، افزود: ما در زیارت جامعه نسبت به همه ائمه علیهم السلام که " اتاکم الله ما لم یؤت احداً من العالمین " به همه شما ائمه، خداوند متعال چیزهایی را داده که به احدی از عالمیان نداده " طأ طأ کلّ شریف لشرفکم " هر شریفی در مقابل شرافت شما سرش باید روی زمین باشد " و بخع کل متکبّر لطاعتکم و خضع کلّ جبّارلفضلکم " هر جبّاری در مقابل فضل شما باید خاضع باشد " و ذلّ کلّ شی لکم " و هرچیزی برای شما ذلیل است " و اشرقت الارض بنورکم " و زمین به نور شما روشن است اما بروز و ظهوری که این معانی در واقعه عاشورا داشت بروز و ظهور استثنایی بود؛ بروز و ظهوری است که همه عالم را تحت تأثیر قرار داده است.
وی در ادامه خاطر نشان کرد: در روایات است که " بکت علیه السّموات السّبع و الارضون السّبع و ما فیهنّ و ما بینهنّ " آسمانهای هفتگانه و زمینهای هفت گانه و آنچه که بین آسمانها است و آنچه که در آنها است همه بر حسین گریستند و " ما یری و ما لا یری " آنچه که دیده میشود و آنچه که دیده نمیشود. آیتالله مدرسی یزدی همه عالم متأثر شده از مصیبت حسین و از عظمت واقعه کربلا؛ چه عظمتی؟ چه نوری؟ میتوانیم بگوئیم ابعاد حادثه کربلا به اندازه ابعاد همه خلقت است؛ اگر دانشمندان بنشینند و حادثه کربلا را تحلیل بکنند هر کسی از نگاه خودش و به اندازه دانش خودش خواسته باشد زوایای متعدد حادثه کربلا را بشناسد کتابهای تحقیقی متعددی باید نوشته شود. عارفان و عالمان به توحید وقتی که نگاه به حادثه کربلا بکنند میبینند گمشده خودشان را در حادثه کربلا مییابند چه توحیدی چه عشق به خدایی چه دلدادگی در راه خدا آن لحظات آخرین که امام مناجات میکند با خدا " اللهم متعالی المکان عظیم الجبروت عریض الکبریاء " چه غوغایی در این دعا و مناجات امام در آن آخرین لحظات است توحید این است عرفان این است.
عضو فقهای شورای نگهبان با بیان اینکه حکیمان و فیلسوفان باید بیایند واقعه عاشورا را تحلیل کنند که چگونه " انّ الله شاء ان یراک قتیلا و انّ الله شاء ان یراهنّ اسیرا " چگونه قضا و قدر الهی اقتضا کرد که عزیزترین خلق عالم و سبط رسول خدا و خامس اهل کساء اینچنین بر روی خاک تفتیده کربلا بیافتد و چگونه قضا و قدر الهی چنین اجازهای را داد. ای فیلسوف ای بررسی کننده اسرار وجود بیا حادثه کربلا را بررسی کن و بر دانش خود بیافزا.
وی با اشاره به اینکه حکیم اخلاقی و دانشمند اخلاقی بیاید حادثه عاشورا را بررسی کند چه ابعاد بزرگی در این حادثه عاشورا از لحاظ اخلاقی نهفته است، افزود: حرکاتی که امام حسین از آن لحظهای که از مدینه حرکت کرد تا رسید مکه و سپس در ایام حج در میان ناباوری مردم بسوی عراق حرکت کرد، بعد برخوردی که با ابن عباس دارد با ابن زبیر دارد با فرزدق دارد با دیگران دارد مسائلی را که در راه با زهیربن قین دارد با عبدالله بن حرّ جعفی دارد روشی که در برخورد با لشکریان حرّ دارد در آن حالت تشنگی؛ امام چه برخورد اخلاقی با آنها کرد چگونه با آنها رفتار نمود رفتار حضرت با آن کاروانی که از یمن متاع حمل میکرد اخلاقش با اصحابش چه بود، چگونه آنها را در جریان کار گذاشت، چگونه بیعتش را شب عاشورا از آنها برداشت چگونه با عبدالله مشرقی برخورد کرد، چگونه بعد از توبه حرّ با او برخورد کرد اینها مطالب بزرگی است که تحقیقها لازم دارد.
این استاد حوزه با تاکید بر اینکه عاشوراء واقعهای است که به اندازه جهان عظمت دارد، به اندازه ابعاد وجود عالم گسترش دارد، تصریح کرد: روان شناس که دانش او روانشناسی و شعب مختلف روان شناسی است باید تحقیق کند در واقعه عاشورا چه حقایق روان شناختی موجود است، امام چگونه از منظر روان شناختی با اصحاب و یارانش و با دشمنانش عمل کرد. در این مصیبتهای جان کاه مقاومت نشان داد تسلیت گفت دلها را محکم کرد، اصحابش قدرت پیدا کردند؛ دشمن چگونه قساوت را به نهایت رساند. اینچنین نور در یک طرف ظلمت در طرف دیگر رحم و مروت و مهربانی در یک طرف سنگدلی و بی رحمی در طرف دیگر آقای روان شناس و شعب روان شناسی بیا. معیارهای روان شناختی را اینجا به کار ببر و بر دانش خود بیافزای و حقایق موجود در قضیه عاشورا را تحلیل کن.
عضو فقهای شورای نگهبان گفت: آقای جامعه شناس آقای تاریخ شناس آقایی که دانشت علم اجتماع و تحولات اجتماعی است بیا این پدیده بیهمتای آفرینش را از منظر دانش جامعه شناسی بررسی کن، چه اجتماعی بود چه شرایطی بود امام حسین چگونه برخورد کرد با حاکم نماینده یزید در مدینه؛ چرا آن حرکت را کرد چرا مردم مدینه در مقابل اصرار میکردند که خروج نکن قیام نکن چرا مردم کوفه دعوت کردند بعد اینچنین دست از دعوتشان شستند همانها که نامه نوشتند شمشیر کشیدند. جمعیتی که با مسلم بیعت کرده بودند شاید تا چهل هزار نفر. چگونه شد که مسلم را در آن اجتماع یکّه و تنها گذاردند که در کوچههای کوفه نداند کجا برود. چی شد که این مردم دست از حق و نماینده حسین شستند.
وی اضافه کرد: عالمی که تحولات اجتماعی را بررسی میکنی از دیدگاه جامعه شناسی پدیدههای تاریخی و اجتماعی را بررسی میکنی بیا درباره این مسائل فکر بکن و اینها را تحلیل بکن. بلکه بالاتر بگویم به شما حتی عالمی که مسائل فزیولوژیایی و مسائل جسمی بدن انسان را بررسی میکنی بیا واقعه عاشوراء را بررسی کن ببین چگونه حبیب بن مظاهر پیر مرد 62 نفر را به خاک هلاکت میاندازد عجبا یک پیر مرد چگونه قدرت پیدا میکند چگونه توان پیدا میکند که بتواند 62 جنگجوی تا دندان مسلحی را که تشنه خون او هستند به خاک هلاکت بیاندازد، اینها را بررسی کن. بررسی کن چگونه انس بن حارث یار امام حسین آن پیر مرد صحابی که از پیری کمرش را به عمامهاش محکم کرده بود و ابروانش را با دستاری بالا بسته بود که جلو چشمانش را ببیند آنچنان نیرو پیدا میکند در پرتو عنایت امام که هیجده ظالم را به خاک مذلت میاندازد. عضو فقهای شورای نگهبان تصریح کرد: آیا اینها با فیزیولوژی عادی بدن قابل توجیه است. چگونه علی اکبر روز عاشورا یکصد و بیست نا نجیب را به خاک هلاکت میاندازد آن هم با آن لب تشنه چه رسد به خود امام حسین امامی که آن همه مصیبت دیده و تشنگی تمام وجودش را فرا گرفته است، لبهایش خشکیده، حدود دویست ظالم خونخواری که به خونش تشنهاند را به خاک میاندازد اینها با مشاهدات فیزیولوژیایی معمول قابل توجیه است.
این استاد حوزه اضافه کرد: بالاتر بگویم آقایی که در طبیعت بررسی میکنی آقایی که در کهکشانها و آسمانها بررسی میکنی بیا در قضایای عاشورا بررسی کن ببین چه خبر بوده جزء مسلمات تاریخی است این عباراتی که میگویم بعد از قتل حسین علیه السلام " مطرت السماء دما " آسمان خون بارید یک نقل تاریخی نیست دو نقل تاریخی نیست سه تا نیست افراد متعددی و حتّی کسانی که منحرف از طریق اهل بیت بودهاند نقل کردهاند. فکر نکنید علامه مجلسی و سید مرتضی و شیخ مفیدِ دلداده اهل بیت نقل میکنند گر چه نقل اینها معتبرتر است اما حتی منحرفین از اهل بیت آنها که به امامت امام حسین قائل نبودند نقل کردند هر ظرفی بود پر از خون شد، آن شیشهای که خاک کربلا در آن بود و نزد ام سلمه بود فوران کرد و خون شد. در بیت المقدس هر سنگی را که برداشتند از زیر آن خون جوشید. اینها ساده نیست طبقات ابن سعد را نگاه کنید تاریخ طبری را نگاه کنید اینها از بزرگان عامه هستند. جالب این که در مورد یکی از این روایات یک سلفی منحرف از اهل بیت نوشته " اسناده صحیح " یعنی سندش صحیح است.
عضو فقهای شورای نگهبان با بیان اینکه عالمی که در طبیعت تحقیق میکنی چی شد چه خبر شد که آسمان و زمین خون بارید؟ در بیت المقدس هر سنگی برداشتند خون جوشید افق بیش از حد دارای سرخی شد تا شش ماه افق سرخ تر از همیشه بود چی شده بود، آقایی که درباره آسمانها و کهکشانها بررسی میکنی آیا اینها را میتوانی توجیه کنی اینها را تأمل کن و بر دانشت بیافزا.
آیتالله مدرسی یزدی با بیان اینکه این است قضیه کربلا اینها نکات ضعیفی است از آن حقیقت کربلا که عقل هیچیک از ما به آن حقیقت راه ندارد. جز خود حسین و جدش و پدرش و برادرش و فرزندان معصومش کس دیگری نمیتواند اینها را بفهمد، افزود: ساده نیست که در زیارت عاشورا میخوانیم " جلّت و عظمت مصیبتک فی السّموات علی جمیع اهل السّموات " ای حسین سنگین و بزرگ است مصیبت تو در آسمانها بر همه اهل آسمانها. چه کسانی اهل آسمانها هستند؟ جبرئیل کیست؟ میکائیل کیست؟ اسرافیل کیست؟ روح که اعظم ملائکه یا اعظم از ملائکه است کیست؟ مصیبت حسین بر جمیع آنها سنگینی میکند آن وقت عجیب است که با این عظمت عاشورا بعضی از کوته فکران و تهی مغزان که الحمدلله تعدادشان هم بسیار کم است میگویند این گریهها میکنید چکار این روضهها این مجالس برای ابا عبدالله یعنی چه؟ هنوز فراموش نکردهایم که برخی در دوره به قول خودشان اصلاحات در روزنامهها نوشتند که حسین به خاطر خشونتی که کرده بود کشته شد بعد هم فرار کردند رفتند در خارج نشستند و تفالههای آنها هنوز هستند.
عضو فقهای شورای نگهبان با بیان اینکه بدانید عزیزان من حیات دنیوی ما و حیات اخروی ما، سعادت این دنیای ما و سعادت آن دنیای ما در گرو عاشورا و محبت حسین و اصحاب حسین است، افزود: خون مقدس سید الشهداء در پیکره جهان اسلام در گردش است و حیات جهان اسلام مرهون خون مقدس سیدالشهداست هر جا که این خون فورانش بیشتر و حضورش با برپایی مجالس و یاد امام حسین و زنده نگهداشتن طریق حسین بیشتر باشد آنجا حیات بالاتری خواهد داشت. اگر امروز ایران در جهان سرفراز است، اگر امروز ایران قلدران جهان را به جای خودشان نشانده اگر ایران در میان این آتش سوزانی که استکبار عالمی در خاورمیانه و بلکه در همه دنیا برافروخته است دارای قدرت، امنیت و آسایش است در گرو همین مجالسی است که به نام سید الشهداء بر پا میشود، در گرو ارادت مخلصانه به سیدالشهداء و راه سیدالشهداست.
وی با بیان اینکه دشمن در اطراف ما چه میکند در پاکستان چه خبره؟ در یمن چه خبره؟ در غزه چه خبره؟ در عراق چه خبره؟ قدر این نعمت و قدرت و آسایش و امنیت را بدانید. دشمن در صدد است با گرفتن عاشورا از شما همان بلایی که بر سر سایر جهان آورده بر سر شما هم بیاورد ترفندهای زیادی بکار بردند تا عاشورا را از ماها بگیرند، افزود: زمان آن پهلوی منحوس اول چه محدودیتهایی و چه ظلمهایی در رابطه با عزاداری سیدالشهداء اعمال کردند. اگر میخواستند مجلسی به پا کنند چقدر باید مواظبت کنند، درها بسته باشد مخفی از چشم مأموران رضا خانی باشد در دل شب باشد باز هم مأمورین نمیگذاشتند اگر میفهمیدند مزاحمت ایجاد میکردند افراد را دستگیر و آزار و اذیت میکردند، اگر دزدی کرده بودند اینقدر مزاحمشان نمیشدند. ولی دیدند محبّت سید الشهداء آنچنان در قلوب مسلمانها ریشه دارد که این تضییقات و ظلمها نمیتواند آن را ریشه کن بکند هر جایی جلو آن را میگیرند جای دیگر سر در میآورد. در زمان فرزند پلیدش روش دیگری را به کار بردند گفتند ما باید در این مجالس رخنه کنیم با حملههای فرهنگی و تحریفهایی که در عاشورا میکنیم عاشورا را از عاشورا بودن ساقط کنیم روشهای مختلفی را به کار بردند که فرصت نیست بگویم چه مشکلاتی پیش آمد بعض آن مشکلات را در یک مجلسی عرض کردم.
این استاد حوزه اضافه کرد: نظیر سیاست رضاخانی و فرزند پلیدش متأسفانه به شکل دیگر در این اواخر اجرا شد سیاست رضا خان قلدری و تهاجم بود منتهی تهاجم فیزیکی بود دیدند جواب نمیدهد، طراحانی که پشت صحنه سیاست رژیم پهلوی بودند سیاست تهاجمی فیزیکی را در زمان فرزندش تبدیل کردند به سیاست تزویر، فریب، نفوذ و رخنه. متأسفانه در آن دورهای که خودشان آن را دوره اصلاحات مینامند ابتدا سیاست تهاجمی فرهنگی علیه عاشورا را شروع کردند دهها مقاله علیه دین، علیه عاشوراء بطور رسمی و غیر رسمی نوشتند و منتشر کردند اما وقتی که مردم هوشیار و آگاه و دلداده اهل بیت متوجه تهاجم به مقدسات و عاشورای با آن عظمت شدند از آنها برگشتند دست آنها رو شد، و مردم به آنها نه گفتند. وی در ادامه اضافه کرد: طراحان پشت پرده اعم از طراحان داخلی و خارجی، به سیاست زمان فرزند رضا خان روی آوردند دیدند تهاجم آنان ولو تهاجم فرهنگی است اگر مستقیم باشد جواب نمیدهد بلکه عکسالعمل شدید مردم را خواهد داشت؛ از طریق دیگر و با سیاست تزویر و فریب خواستند عاشورا را از معنای خودش تهی بکنند، تئوریسینها و نظریه پردازان خود را وارد عمل کردند. افراد موجه ظاهرالصّلاح را به صحنه آوردند تا با زبان آنها عاشورا را از بین ببرند، حتی به اسم عاشورا علیه عاشورا کار بکنند و خطرناکترین مرحله این مرحله است؛ دشمنان اسلام تا کنون انواع ترفندها را علیه اسلام به کار بردند ولی خطرناکترین و مؤثرترین حربه آنها آن وقتی است که از خود اسلام علیه اسلام به کار بگیرند. مگر میشود مستقیم و رو در رو با حسین جنگید همانطور که روز عاشورا نتوانستند مبارزه رو در رو با حسین داشته باشند عمروبن حجاج ملعون گفت میدانید با چه کسی مبارزه میکنید میخواهید تن به تن مبارزه کنید سنگ باران کنید حسین را، دیدند حسین متوکلها را هم به خاک مذلت نشانده، بنیامیه را به خاک مذلت نشانده، ظالمین بنی عباس را به خاک مذلت نشانده، قلدران عالم را بیچاره کرده؛ اینها کی هستند که بتوانند با امام حسین مستقیم مقابله کنند، تصمیم گرفتند از طریق امام حسین به خود امام حسین ضربه بزنند. کما اینکه ابن زیاد ملعون آن ضربههای اولیه را به مسلم بن عقیل با گماردن جاسوس و به کار گرفتن نفاق زد. یک عدهای میخواهند به اسم عزاداری امام حسین و مجلس امام حسین بلند گوی سخنان یزیدی باشند. انسان واقعاً متأثر میشود که گاهی در مجالس حرفهایی زده میشود، کلماتی گفته میشود که با روح عاشورا با روح امام حسین با روح نهضت حضرت مقابله دارد. همه هستی شما، همه نعمتهای این کشور مرهون محبت و ارادت خالصانه و پاک به امام حسین هست چرا میخواهید امام حسین را از دست بدهید یا در مسیر اغراض فاسد به کار ببرید.
آیتالله مدرسی یزدی با بیان اینکه مردم ما عاقل هوشیار و دانا هستند چنانچه در قضایای اخیر نشان دادند یک عدهای که میخواستند کارهای فاسدی را که به اسم اسلام و به اسم قرآن انجام بدهند مردم آگاه و روشن ما چنان تو دهنی به آنها زدند که آنها مجبور شدند در فضای روشن عاشورا و عزاداری پاک برای اهل بیت محو شوند، تصریح کرد: ما باید بسیار هوشیار باشیم، مردم مسلمان خدای نکرده مجلسی به پا نکنند که سخنان اموی در آن ذکر شود، خدای نکرده حرفهایی زده نشود در این مجالس که نه مرضی رضای امام زمان علیه الصلوة والسلام هست نه امام حسین نه مطابق قرآن است و نه مطابق با احکام اسلام است. به هر حال عاشورا حقیقتی است که بر همه هستی سایه افکنده است، مشابه ندارد و حیات سعید این دنیا و آن دنیای ما و همه انسانها در گرو آن هست بویژه شما شیعیان، اگر توانستیم عاشورا را بشناسیم و بشناسانیم و آنچنان که شایسته است تعظیم کنیم و شعائر حسینی را حفظ کنیم خداوند هم لطفهای ویژه خود و برکات خودش را به واسطه امام حسین بر ما نازل خواهد فرمود. خداوند متعال همه را حسینی زنده بدارد و حسینی بمیراند.
نوشته شده توسط : جانم فدای رهبر
خبرگزاری فارس: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در بیانیهای با محکومیت شدید حرمتشکنی عاشورای حسینی، اهانت و جسارت بزرگ فتنهگران و آشوبطلبان در روز عاشورا را نشان بنبست آشکار استکبار جهانی و ضد انقلاب داخلی و خارجی در دستیابی به هدف غایی فتنهآفرینیهای اخیر دانست. به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از روابط عمومی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سپاه پاسداران در بیانیهای با محکومیت شدید حرمتشکنی عاشورای حسینی، اهانت و جسارت بزرگ فتنهگران و آشوبطلبان در روز عاشورا را نشان بنبست آشکار استکبار جهانی و ضد انقلاب داخلی و خارجی در دستیابی به هدف غایی فتنهآفرینیهای اخیر دانست.
در بخشی از این بیانیه آمده است: حرمتشکنی و شعارهای ضد انقلابی و ساختار شکنانه عدهای آشوب طلب در روز عاشورا، دلیلی محکم و مصداقی روشن از سرسپردگی آنان به بیگانگان و دشمنان خارجی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به شمار میرود.
این بیانیه میافزاید: وقایع تلخ و ناگوار عاشورا و واکنش قاطعانه عزاداران حسینی، از یک سو فریادگر فرجام خفتبار خط فتنه و توطئه علیه نظام ولایی و مردمی جمهوری اسلامی و از سوی دیگر بیانگر هوشمندی و بیداری ملت انقلابی و ولایتمدار ایران اسلامی برای حضور بموقع و عاشورایی در صحنههای فداکاری و پایبندی به ارزشها و آرمانهای بلند دینی و ملی است.
این بیانیه با اشاره به ابعاد و زوایای گوناگون فتنهگری و آشوبطلبی ایادی استکبار جهانی و گروهکها و عناصر فعال صحنه- بویژه منافقین- در توهین به مقدسات و تخریب اموال عمومی و طراحی این اقدام موهن و ضد دینی آورده است: تلاش رسانههای بیگانه و صهیونیستی در استقبال از حرمتشکنی ظهر عاشورا و تبلیغات و عملیات روانی گسترده آنان در راستای براندازی و سقوط نظام نه تنها خللی در عزم و اراده ملت ایران در دفاع از ارزشهای مقدس دینی و انقلابی و پاسداری از فرهنگ تاریخساز عاشورا و تداوم راه حسین(ع) و اصحاب فداکارش وارد نساخته بلکه آنان را در این مسیر نورانی و الهی، مصممتر از گذشته ساخته است و حضور به موقع و شجاعانه آنان در خنثیسازی توطئه روز عاشورا نیز به مثابه منشوری هدایتبخش و عبرتانگیز از تکلیف مداری و مسئولیتشناسی میتواند فراروی نسلهای آینده این سرزمین قرار گیرد.
این بیانیه تاکید کرده است: خط جدید فتنه و آشوب به پایان خود نزدیک شده است و طراحان و برنامهریزان آن دیر یا زود بایستی هزینه جسارت و گستاخی خود به مقدسات ملت ایران را بپردازند.
این بیانیه افزوده است: در شرایط حساس کنونی که این فتنه هدفمند و برنامهریزی شده، هماهنگی و هم راستایی دشمنان انقلاب و بنگاههای جاسوسی و رسانهای بیگانگان در خارج و برخی عوامل داخلی آنان را برملا کرده است، ضرورت دارد ملت ایران به اقتضای بصیرت و هوشمندی بینظیر خود همچنان با حضور عالمانه و مستمر در صحنه و رصد و کنترل دائم حرکت معاندین نظام، آنان را برای همیشه مأیوس و نامید سازند.
این بیانیه در پایان با تاکید بر باور راستین ملت عاشورایی ایران در تمسک به قرآن و عترت و اطاعت محض از ولایت فقیه و منویات رهبر معظم انقلاب اسلامی و اعلام آمادگی همه جانبه پاسداران انقلاب و بسیجیان سلحشور برای حضور فداکارانه در صحنههای نیاز انقلاب و برچیدن بساط فتنه، از دستگاههای قانونی و قضایی کشور مصرانه خواسته است با درنظر گرفتن آستانه تحمل و کاسه صبر ملت انقلابی و حماسهساز ایران اسلامی بدون هیچ گونه ملاحظهای برخورد جدی، قاطع و عبرتانگیز با فتنهگران و حرمت شکنان روز عاشورا، را به عنوان یک خواست ملی و اجتنابناپذیر مورد توجه و اقدام قرار دهند.
نوشته شده توسط : جانم فدای رهبر
خبرگزاری فارس: بسیج دانشجویی دانشگاههای استان مرکزی با صدور بیانیهای تاکید کرد: سران فتنه در جبهه باطل علیه حق سربازی میکنند. به گزارش حوزه دانشگاه خبرگزاری فارس، متن بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاههای استان مرکزی به شرح ذیل است:
بار دیگر یزیدیان زمان در روز عاشورا و درحالی که ملت مومن ایران اسلامی در سوگ شهادت فرزند رسول خدا حضرت امام حسین(ع) نشسته بودند، به میدان آمدند و داغی دیگر بر دلهای داغدار ملت نهادند.
پستیها و خباثتهای این افراد در روزهای گذشته در هتک حرمت تمثال مبارک امام خمینی(ره) هنوز از دلهای ملت پاک نشده بود، که مشتی از دون پایهترین و پلیدترین ناآدمهای کشور به میدان آمدند و اینبار حرمت عاشورا را که حتی مسیحیان و بودائیان و گاوپرستها هم به آن احترام میکنند، شکستند.
اوباش بد ذات و ابزار دست شیادان صهیونیست روز گذشته همچون لشکر عمر سعد هلهلهکنان و سوت و کف زنان به خیابانها ریختند و دختران بزک کرده و پسران زننما به شعار دادن علیه مقدسات ملت پرداختند، بیشرمی و گستاخی این معدود آدمهایی که بویی از انسانیت نبرده و در کثافت شهوتپرستیهای مدرن دست و پا میزنند اکنون به آنجا رسیده که حتی حاضر شدهاند در محترمترین روزهای تاریخ تشیع به خیابانها اردوکشی کرده و به عزاداران حضرت اباعبدالله(ع) حملهور شده و آنها را سنگباران کنند.
تاسفبارتر از همه این اقدامات سکوت همراه با رضایت آنهایی است که به نام راه امام(ره) آتش این فتنه را روشن کردهاند و با کمال وقاحت و اعتماد به نفس تمام تقصیر را به گردن نظام میاندازند و البته امروز دیگر انتظاری از آنها نیست چرا که آنان اکنون در جبهه باطل علیه حق سربازی میکنند،از این موارد دردناکتر عدم تحرک کافی دستگاههای امنیتی و قضایی در برخورد قاطع با سران این فتنه است.
اگر در وقت مناسب با سران فتنه برخورد قضایی محکمی صورت میگرفت و اراذل و اوباش و سربازان خیابانی آنها جسارت نظام در برخورد با آشوبگران را میدیدند، آنها دیگر تا این اندازه جری نمیشدند که به خود اجازه دهند در ایران اسلامی و در روز عاشورای حسینی به عزاداران ایشان حملهور شوند و قرآن را بسوزانند و عزاداران را سنگباران کنند و خانهها و اموال عمومی و خصوصی را در آتش جهل خود بسوزانند.
اقدامات روز گذشته این افراد دیگر جای هیچگونه تردیدی باقی نگذاشته است که این جمعیت معدود نه معترضان به نتیجه انتخابات، بلکه محاربان با اصل نظام و ملت هستند و این امر حجت را بر دستگاههای انتظامی، امنیتی و قضایی تمام کرده است. بیشک اگر از امروز به بعد قوه قضائیه در برخورد با این جانیان اهمال کند ملت اینبار سکوت نخواهد کرد و بیش از این منتظر نخواهد ماند و به رسالت خود در پاسداری از ارزشها و مقدسات دینی و آرمانهای انقلاب اسلامی عمل خواهد نمود اگر اینگونه اقدامات در یکی از کشورهای غربی صورت گرفته بود و جمعی از افراد اینگونه نظم عمومی را برهم زده بودند با مشت آهنین حکومت موجه میشدند اما این هم از مظلومیتهای نظام جمهوری اسلامی است که مشتی اراذل به خیابانها میریزند و به تمام مقدسات ملت اهانت میکنند و همچون قوم مغول میسوزانند و میکشند و دستگاه قضایی آن همچنان برای مردم از برخورد قضایی فقط سخنرانی میکند.
بر این اساس فرزندان بسیجی ملت در دانشگاههای استان مرکزی ضمن محکوم نمودن رفتار رذیلانه جمعی وطن فروش و خائن به ملت، از دستگاه قضایی کشور درخواست میکند هرچه سریعتر با سران و تحریککنندگان و طاحات اقدامات آشوبگرانه روزها و ماههای گذشته در کشور برخورد قاطع نمایند و بیش از این اجازه ندهند تا اوباش خود فروخته از رأفت نظام سوء استفاده کنند بیشک امروز دیگر نظام به اندازه کافی در مقابل این جماعت جاهل رافت به خرج داده و از میان آن آنهائی که قرار بوده به دامان ملت باز گردند، بازگشتهاند و امروز دیگر وقت مماشات نیست، امروز زمان اقدام قوه قضائیه است و ما خواستار این اقدامیم. به امید روزی که ملت برخورد مقتدرانه دستگاه قضا را با خائنان به کشور و ملت و نظام آشکارا مشاهده کنند.
انتهای پیام/
نوشته شده توسط : جانم فدای رهبر
نوشته شده توسط : جانم فدای رهبر
document.getElementById("src").value = "http://media.farsnews.com//Media/8810/Video/881007/881007V0588745.wmv";
>
نوشته شده توسط : جانم فدای رهبر
: آمار وبلاگ:
بازدید امروز: 10 بازدید
بازدید دیروز: 2 بازدید
کل بازدیدها: 5694 بازدید
: لوگوی وبلاگ :
: پيوندهاي روزانه :
: لینکدونی :
: لوگودونی :
: موضوعات وبلاگ :
: آرشيو يادداشت ها :
: جستجو:
: عضویت در خبرنامه :